دانشگاه تبریزپژوهش های کاربردی در گیاهپزشکی2383-18556320171122Lethal Effects of Abamectin and Propargite on Moghan Population of Two Spotted Spider Mite, Tetranychus urticae Koch (Acari, Tetranychidae), and Efficacy of Their Residual Effects on the Bean Plantsاثرات کشندگی آبامکتین و پروپارژیت بر کنه ی تارتن دو لکه ای Tetranychus urticae Koch (Acari, (Tetranychidae جمعیت مغان، و کارایی اثرات باقیمانده ی آنها در گیاه لوبیا196889FAلالهابراهیمیاستادیار بخش تحقیقات گیاه پزشکی، مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان اردبیل (مغان)، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، مغان، ایران.محمدرضاشیریاستادیار مؤسسه تحقیقات اصلاح و تهیه نهال و بذر، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، کرج، ایران.Journal Article20171223<strong>چکیده</strong><br /> به منظور مقایسهی اثرات کشندهی آبامکتین و پروپارژیت و همچنین ماندگاری این اثرات روی گیاه لوبیا، افراد بالغ <em>Tetranychus urticae</em> در آزمایشهای جداگانه مورد تیمار قرار گرفتند. از روش آغشته کردن قطعهی برگی و قرار دادن آن روی بستر مرطوب، برای تیمار کنهها استفاده شد. پنج غلظت از هر ترکیب شیمیایی تهیه و برای هر غلظت در هر تکرار از 20 کنهی بالغ استفاده گردید و آزمایش حداقل سه بار تکرار شد واحد تکرار شامل یک پتریدیش با درپوش دارای تهویه و کفپوشی از پنبه مرطوب، حاوی قطعهی برگ (به طول و عرض دو سانتیمتر) آلوده به ترکیب شیمیایی بود که 20 کنهی بالغ روی آن قرار داشت. ثبت مرگ و میر 48 ساعت پس از تیمار انجام شد. برای بررسی کارایی باقیماندهی کنهکشها، گیاهان لوبیا با یک بیستم دوز توصیه شدهی مزرعهای تیمار شدند. در فواصل زمانی یک، سه، هفت، 10 ، 14 و 21 روز پس از تیمار، از برگها قطعههای برگی تهیه و 20 کنهی بالغ روی هر قطعه منتقل و پس از 48 ساعت تلفات ثبت گردید. آزمایش برای هر ترکیب سه بار تکرار شد و از آب مقطر به عنوان شاهد استفاده گردید. تجزیهی پروبیت دادههای آزمایش کشندگی نشان داد که مقادیر غلظت کشندهی 20 درصد، 50 درصد و 90 درصد برای آبامکتین به ترتیب 108/0، 417/0و 26/3 پیپیام و برای پروپارژیت به ترتیب 657/0، 26/2 و 90/14 پیپیام از فراوردهی تجاری بود. نتایج بررسی کارایی باقیماندهی کنهکشها روی گیاه لوبیا نشان داد که آبامکتین منجر به تلفات 100 درصد کنه در یک روز پس از سمپاشی با غلظت یک بیستم دوز توصیه شدهی مزرعهای گردید که این مقدار به 62/55 درصد در 21 روز پس از سمپاشی کاهش یافت. این مقدار برای پروپارژیت یک روز پس از سمپاشی 81 درصد بود که 21 روز پس از سمپاشی به صفر درصد کاهش یافت.دانشگاه تبریزپژوهش های کاربردی در گیاهپزشکی2383-18556320171122Studying the Separate and Integrated Application of Fungus, Trichoderma harzianum i2375 and Vermicompost in Control of Root-knot Nematode, Meloidogyne javanica, on Tomatoبررسی کاربرد جداگانه و تلفیقی قارچ i2375 Trichoderma harzianum و ورمی کمپوست در مهار زیستی نماتد ریشه ی گرهی (Meloidogyne javanica) گوجه فرنگی11226890FAفریباحیدریدانشجوی سابق کارشناسی ارشد بیماری شناسی گیاهی، دانشکده کشاورزی دانشگاه شهرکرد.مجیداولیادانشیار بیماری شناسی گیاهی، دانشکده کشاورزی دانشگاه شهرکرد.Journal Article20171223<strong>چکیده </strong><br /> در این تحقیق اثر تلفیقی و جداگانه قارچ i2375 <em>Trichoderma harzianum</em> و کود آلی ورمیکمپوست روی مهار بیماریزایی نماتد ریشهگرهی <em>Meloidogyne javanica</em> در شرایط گلخانهای ارزیابی گردید. با استفاده از ویژگیهای ریختشناسی، نماتد ریشهگرهی و جدایهی قارچ، مورد شناسایی قرار گرفتند. در شرایط گلخانهای اثر کاربرد تلفیقی و جداگانهی ورمیکمپوست و قارچ <em>T. harzianum</em> روی عوامل رشدی گیاه گوجهفرنگی و عوامل جمعیتی نماتد، دو بار مستقل از هم در دو زمان برداشت 90 و 120 روز در فصل بهار مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج آزمایشات نشان داد که استفادهی همزمان ورمیکمپوست و قارچ تریکودرما، علاوه بر مهار نماتد ریشهی گرهی، عملکرد رشدی گیاه گوجهفرنگی از جمله طول و وزن تر اندام هوایی را افزایش داده که این نشان از توانایی مهار نماتد ریشهی گرهی با کاربرد تلفیقی دو عامل زیستی بوده است. تعداد گال در کاربرد تیمار تلفیقی دارای کمترین تعداد بوده و جمعیت نماتد در شرایط گلخانه تا 6/78 درصد توسط کاربرد همزمان قارچ و ورمیکمپوست مهار گردید، که تفاوت آنان با شاهد در سطح 5 درصد معنیدار بود. نوع تیمار اعمال شده با توجه به میزان کنترل نماتد نشان از نقش بسزای استفاده همزمان ورمیکمپوست و قارچ تریکودرما در کاهش شاخصهای آلودگی و جمعیتی نماتد داشته است.دانشگاه تبریزپژوهش های کاربردی در گیاهپزشکی2383-18556320171122The Study of Enzymatic Activities Changes in Roots of Cantaloupe Plant Infected with Fusarium Wilt (Fusarium oxysporum f. sp. melonis)بررسی تغییرات فعالیتهای آنزیمی در ریشه ی گیاه خربزه ی آلوده به عامل بیماری پژمردگی فوزاریومی (Fusarium oxysporum f. sp. melonis)23396891FAمهردادحنیفه یدانشآموخته ی کارشناسیارشد اصلاح نباتات، دانشکده کشاورزی، دانشگاه تربیت مدرس.حمیددهقانیدانشیار گروه اصلاح نباتات، دانشکده کشاورزی دانشگاه تربیت مدرس.رجبچوگاناستاد پژوهشی مؤسسه تحقیقات اصلاح و تهیه نهال و بذر.Journal Article20171223<strong>Abstract</strong> <br />Fusarium wilt of cantaloupe caused by <em>Fusarium oxysporum </em>f. sp. <em>melonis</em> (<em>Fom</em>) is an important disease in the Iran and world. To find resistance source of melon, 18 landraces, collected from different parts if Iran, were evaluated against race 1.2 of <em>fom</em> in greenhouse experiment in a randomized complete block design with three replication in seed and plant improvement institute The root of seedlings in 1-2 true leaves stage were in 50ml spore suspension of <em>Fusarium oxysporum</em> f. sp<em>. melonis</em> with 10<sup>6</sup> concentration for 1-2 minute and were returned to trays. Between these landraces, Shadegani as most susceptible landrace and Samsuri as susceptible landrace and Suski as semi resistant landrace and Isablle as resistant landrace were selected for biochemical studies of peroxidase, poly phenol oxidase, catalase, superoxidase and the roots phenolic compounds. Root samples were taken in zero, two, four, six and eight days after inoculation, and used for study of changes enzymes activities and the total phenolic contents. Based on the results obtained, there is a significant difference in the activity of peroxidase, polyphenol oxidase, catalase and superoxide dismutase on different days and the maximum activity was recorded in the fourth and sixth day and the highest and lowest enzyme activity were in Isablle and Shadegani, respectively. Changes phenolic compounds in fourth, sixth and eighth were significant differences each other. Before infection (0 day) the greatest amount of phenolic compounds was recorded in Shadegani (very susceptible landrace), while the spread of disease agent the highest amount obtained on the fourth day after inoculation in Isablle landrace. In this study, the activity of peroxidase, polyphenol oxidase, catalase, superoxide dismutase and phenolics content increased as five factor in the interaction melon landraces with fusarium wilt. <br /> <strong>چکیده</strong><br /> بیماری پژمردگی آوندی ناشی از <em>Fusarium oxysporum</em> f. sp. <em>melonis</em> یکی از بیماریهای مهم خربزه است. به منظور یافتن منبع مقاومت به نژاد 2.1 فوزاریوم، واکنش تعداد 18 توده خربزه جمعآوری شده از مناطق مختلف ایران در آزمایش گلخانهای در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در موسسهی تحقیقات اصلاح و تهیه نهال و بذر مورد ارزیابی قرار گرفتند. ریشههای گیاهچههای هر چهار توده در مرحله یک تا دو برگ حقیقی در 50 میلیلیتر سوسپانسیون اسپور <em>Fusarium oxysporum </em>f. sp.<em> melonis</em> با غلظت 10<sup>6</sup> اسپور در میلیلیتر به مدت 2-1 دقیقه قرار گرفتند و به سینیهای کشت برگردانده شدند. تودههای ایزابل مقاوم، سوسکی نیمه مقاوم، قصری حساس و شادگانی بسیار حساس جهت اندازهگیری ترکیبات فنل کل و تعیین میزان فعالیت آنزیمهای پراکسیداز، پلیفنل اکسیداز، کاتالاز و سوپراکسید دیسموتاز مورد استفاده قرار گرفتند. نمونهبرداریها از قسمت ریشه گیاهان در مراحل زمانی دو، چهار، شش و هشت روز بعد از مایهزنی برای بررسی تغییرات فعالیت آنزیمی و فنل کل انجام گرفت. بر اساس نتایج به دست آمده، میزان فعالیت آنزیمهای پراکسیداز، پلیفنل اکسیداز، کاتالاز و سوپراکسید دیسموتاز در طی روزهای مختلف در تودههای مختلف اختلاف معنیداری با یکدیگر داشتند. در روز چهارم و ششم حداکثر فعالیت آنزیم به ترتیب در تودههای مقاوم و بسیار حساس ایزابل و شادگانی ثبت شد. تغییرات ترکیبات فنلی در طی روزهای چهارم، ششم و هشتم با یکدیگر تفاوت معنیداری داشتند. در روز شاهد (روز صفر) بیشترین مقدار فعالیت در توده شادگانی (توده بسیار حساس) ثبت گردید در حالیکه پس از گسترش عامل بیماری بیشترین مقدار آن در روز چهارم پس از مایهزنی در توده مقاوم ایزابل بدست آمد. در این بررسی میزان فعالیت آنزیمهای پراکسیداز، پلیفنل اکسیداز، کاتالاز، سوپراکسید دیسموتاز و میزان ترکیبات فنلی به منزله پنج عامل اساسی دفاع بیوشیمایی در برهمکنش تودههای مختلف خربزه با عامل پژمردگی آوندی افزایش مییابند.دانشگاه تبریزپژوهش های کاربردی در گیاهپزشکی2383-18556320171122Effects of Three Different Compost Types on Verticillium Wilt (Gossypium hirsutum L.) of Cotton under Greenhouse Conditionsاثرات سه نوع کمپوست بر بیماری پژمردگی ورتیسیلیومی پنبه Verticillium dahliae در شرایط گلخانه41526892FAفاطمهشبانیدانشجوی سابق کارشناسیارشد رشته بیماریشناسی گیاهی، گروه گیاهپزشکی دانشکده کشاورزی دانشگاه شهرکردعبدالحسینجمالیاستادیار بیماریشناسی گیاهی، گروه گیاهپزشکی دانشکده کشاورزی دانشگاه شهرکردJournal Article20171223<strong>Abstract </strong> <br /><em>Verticillium</em> wilt is one of the most devastating diseases on cotton. This study aimed to evaluate the effect of three types of composts (derived from municipal waste [MW], crop residues [CR], or animal husbandry silage [AS]) on development of cotton <em>Verticillium</em> wilt under controlled conditions. Experiments were carried out as factorial randomized complete block design with 4 replications. To inoculate <em>Verticillium dahlia</em>, its microsclerotia were mixed in the proportions of 5 and 10 per gram of soil. Each compost type was also mixed, in the proportion of 35% (w/w) with the soil before planting. The data of plant wilting index showed that the composts reduced the disease severity and increased fresh weight of plant foliage. The results indicated that the CR and AS composts caused a significant reduction of wilting. MW compost, however, didn’t cause significant wilting reduction compared to the control. The fresh weight of plant foliage significantly increased following application of all composts. Number of fungus microsclerotia showed a significant reduction in the soils treated with composts. <em>In vitro</em> studies indicated slowdown of fungi growth in culture media containing extract of the CR compost. Analysis revealed no significant differences between CR and AS composts in reducing index of wilting, and the final number of microsclerotia in the soil and also in increasing of foliage fresh weight of host plant. Based on these findings, two composts of CR and AS are useful to reduce the damage of <em>Verticillium</em> wilt of cotton, as a part of integrated disease management, and necessitate more investigations. <br /> <strong>چکیده</strong><br /> پنبه (<em>Gossypium hirsutum</em>) از گیاهان مهم صنعتی و استراتژیک بهشمار میرود که پژمردگی ورتیسیلیومی از مخربترین بیماریهای آن است. این تحقیق بهمنظور بررسی تأثیر سه نوع کمپوست (حاصل از ضایعات شهری، بقایای گیاهی و فراوردهی سیلوی دامپروری) بر پیشرفت بیماری پژمردگی ورتیسیلیومی پنبه رقم ورامین در گلخانه تحقیقاتی دانشگاه شهرکرد انجام گرفت. آزمایش بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با چهار تکرار انجام شد. در تیمارهای مختلف، میکرواسکلروتهای <em>Verticillium dahliae</em> (پاتوتیپ غیربرگریز) به نسبتهای صفر، پنج و ده عدد در هر گرم خاک، و کمپوست مورد نظر به نسبت 35 درصد وزنی، قبل از کشت با خاک مخلوط شد. نتایج نشان داد که کمپوستهای بهکار رفته شاخص پژمردگی بوتهها را کاهش و وزن تر اندام هوایی را افزایش دادهاند. مقایسه میانگینها نشان داد که تیمار بقایای گیاهی و فراوردهی سیلو پژمردگی بوتهها را نسبت به شاهد کاهش معنیدار داده و در یک گروه آماری قرار گرفتند، درحالیکه تیمار کاربرد کمپوست ضایعات شهری از این نظر در گروه شاهد قرار گرفت. همچنین وزن تر اندام هوایی در کاربرد هر سه کمپوست افزایش معنیداری نسبت به شاهد نشان داد. برآورد جمعیت قارچ در خاک بیانگر کاهش بقای قارچ با کاربرد کمپوستها بود. بررسیهای آزمایشگاهی نشاندهندهی کاهش رشد ریسههای قارچ در محیط کشت حاوی عصاره کمپوست بقایای گیاهی بود. در مقایسهی سه کمپوست، اثر دو کمپوست بقایای گیاهی و فراوردهی سیلو بر شاخص پژمردگی، وزن تر اندام هوایی و جمعیت نهایی قارچ در خاک اختلاف آماری نشان نداد. بر اساس این نتایچ کاربرد دو کمپوست بقایای گیاهی و فراوردهی سیلو برای کاهش خسارت پژمردگی ورتیسیلیومی پنبه در قالب مدیریت تلفیقی بیماری مفید و مستلزم تحقیقات بیشتر است.<br /> <br /> <strong> </strong>دانشگاه تبریزپژوهش های کاربردی در گیاهپزشکی2383-18556320171122Identification of Endophytic Trichoderma Species From Oak Trees in Arasbaran Forests Using Morphological and Molecular Characteristicsشناسایی گونه های تریکودرمای اندوفیت درختان بلوط در جنگل های ارسباران با استفاده از معیارهای ریخت شناختی و مولکولی53666893FAسعیدقاسمی اسفهلاندانشجوی سابق کارشناسی ارشد بیماری شناسی گیاهی، گروه گیاه پزشکی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه تبریز.مهدیارزنلواستاد بیماری شناسی و قارچ شناسی گروه گیاه پزشکی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه تبریز.اسدالهبابای اهریاستاد بیماری شناسی و قارچ شناسی گروه گیاه پزشکی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه تبریز.Journal Article20171223<strong>Abstract</strong> <br /><em>Trichoderma</em>species have a global distribution, representing dominant mycobiota of soils in different regions. Even though <em>Trichoderma</em>species exhibit strong saprophytic potential, they possess significant epiphytic phase and can penetrate internal tissues of plants without causing any harm to host plant. In recent years, substantial attention has been paid on the identification and interaction of endophytic <em>Trichoderma </em>species with plant hosts. However, there is a huge paucity of knowledge on biodiversity of endophytic <em>Trichoderma </em>species in Iran. The present study was aimed to characterize endophytic <em>Trichoderma</em> species from oak trees in Arasbaran forests. For this purpose, during August-September 2014, samples from twig and trunk of oak trees were collected in the Hatam-baig (Meshgin-Shahr) and the Kaleibar regions. A total number of 23 <em>Trichoderma</em> isolates were recovered from sampled areas. <em>Trichoderma</em> isolates were characterized based on morphological data and sequence data of ITS-rDNA region as <em>Trichoderma</em><em> atroviride</em>,<em>T. citrinoviride</em>,<em>T.harzianum</em>, <em>T. longibrachiatum</em>and <em>T. polysporum</em>. In a phylogeny inferred based on sequence data of ITS-rDNA region, <em>Trichoderma</em> spp were clustered with the representative sequence of the type strain for each of the species with high bootstrap support. All five species are newly recorded from Arasbaran forests and black oak (<em>Quercus</em> <em>macranthera</em>) is reported as new host for these species. With the identification of these species, it will be possible to evaluate their efficacy in control of plant pathogens and promotion of plant growth. <br /> <strong>چکیده</strong><br /> گونههای جنس <em>Trichoderma</em> از پراکنش جهانی برخوردار بوده و مایکوبیوتای غالب خاکهای مناطق مختلف میباشند. گونه<em></em>های تریکودرما علیرغم اینکه از پتانسیل ساپروفیتی قوی برخوردار میباشند، دارای فاز اپیفیتکی قابل توجهی بوده و از پتانسیل نفوذ به بافتهای داخلی میزبان گیاهی بدون ایجاد خسارت و صدمه به میزبان برخوردار هستند. در سالهای اخیر، توجه ویژهای به شناسایی و برهمکنش گونههای تریکودرمای اندوفیت با میزبانهای گیاهی معطوف گردیده است، با این وجود، اطلاعات چندانی در مورد تنوع زیستی گونههای تریکودرمای اندوفیت در ایران وجود ندارد. تحقیق حاضر با هدف شناسایی گونههای تریکودرمای اندوفیت درختان بلوط در جنگلهای ارسباران انجام گردید. برای این منظور در تابستان سال 1393 از قسمتهای تنه و سرشاخهی درختان بلوط سالم و درختان دارای علایم زوال در مناطق حاتم بیگ )مشگین شهر) و کلیبر نمونهبرداری شد. در مجموع، 23 جدایهی تریکودرما از مناطق نمونهبرداری شده جداسازی و خالصسازی گردید. هویت جدایهها بر اساس ویژگیهای ریختشناختی و دادههای توالی ناحیه ITS-rDNA، <em>Trichoderma atroviride</em>، <em>T. citrinoviride</em>، <em>T. harzianum</em>، <em>T. longibrachiatum</em> و <em>T. polysporum</em> تعیین گردید. در تبارنمای ترسیم شده براساس توالی ناحیه ITS-rDNA، جدایههای مربوط به هر یک از گونههای شناسایی شده به همراه توالی نمونهی تیپ هریک از گونهها، با اعتبار سنجی بالا گروه<em></em>بندی شدند. کلیهی گونهها برای اولین بار از جنگلهای ارسباران گزارش میشوند و بلوط سیاه (<em>Quercus macranthera</em>) به عنوان میزبان جدید برای تمامی گونههای شناسایی شده در این تحقیق معرفی می شود. گزارش این گونهها از روی بلوط سیاه برای دنیا جدید میباشد. با شناسایی این گونهها امکان ارزیابی کارایی این گونهها در کنترل زیستی بیمارگرهای گیاهی و تقویت رشد گیاهان فراهم خواهد شد.<br /> <br /> <strong> </strong>دانشگاه تبریزپژوهش های کاربردی در گیاهپزشکی2383-18556320171122Impact of Rhizomania Virus (Beet necrotic yellow vein virus) on Sugar Beet Yield and Qualitative Charactersتأثیر بیماری ویروسی ریزومانیا (Beet necrotic yellow vein virus)بر عملکرد و ویژگیهای کیفی چغندرقند67826894FAسعیددارابیمربی پژوهش بخش تحقیقات چغندرقند، مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان فارس، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، شیراز، ایرانمحسنبذرافشاناستادیار بخش تحقیقات چغندرقند، مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان فارس، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، شیراز، ایرانبابکباباییمربی پژوهش موسسه تحقیقات اصلاح و تهیه بذر چغندرقند، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، کرج، ایرانسیدباقرمحمودیدانشیار موسسه تحقیقات اصلاح و تهیه بذر چغندرقند، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، کرج، ایرانJournal Article20171223<strong>Abstract</strong> <br />Rhizomania disease is one of the world's most important sugar beet diseases. The disease causal agent is <em>Beet necrotic yellow vein virus</em>. This disease is widespread. In this study, impact of rhizomania on sugar beet yield and qualitative characters consisting of root yield, sugar content, sugar yield, sugar extraction coefficient and amount of non-sugar impurities of root (sodium, potassium, and amino nitrogen) were investigated. For this purpose, 12 monogerm sugar beet cultivars including six commercial cultivars resistant to rhizomania, three tolerant cultivars, and three susceptible cultivars to the disease were planted in a randomized complete block design with three replicate in rhizomania non-infested and infested fields. This study was carried out in two years at Fars Agricultural and Natural Resource Research and Education Center (Zarqan). Results showed that rhizomania reduced the sugar yield by imposing a negative effect on root yield and sugar content. The average decrease in sugar yield in infected treatments, for commercial resistant, tolerant, and susceptible cultivars was 25, 54, and 90%, respectively. Under rhizomania infection conditions, sodium content of all cultivars increased, on average by 165%, but their amino nitrogen content showed an average with 43% reduction. The presence of rhizomania symptoms in resistant cultivars and yield reduction under infection conditions showed that Rz1 gene can not cause the full resistance to the disease.<strong>چکیده </strong><br /> بیماری ریزومانیا در حال حاضر یکی از مهمترین بیماریهای چغندرقند در دنیا است. عامل این بیماری ویروس رگبرگ زرد نکروتیک چغندرقند(<em>Beet necrotic yellow vein</em> <em>virus</em>) است. این بیماری انتشار جهانی دارد. در مطالعهی حاضر تأثیر بیماری ریزومانیا بر عملکرد و ویژگیهای کیفی ارقام چغندرقند شامل عملکرد ریشه، درصد قند، عملکرد شکر، ضریب استحصال شکر و میزان ناخالصیهای غیرقندی (سدیم، پتاسیم و نیتروژن آمینه) بررسی شد. بدین منظور تعداد 12 رقم چغندرقند تک جوانه شامل شش رقم تجاری مقاوم به ریزومانیا، سه رقم متحمل و سه رقم حساس به بیماری در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار تحت دو شرایط مزرعهی عاری از ریزومانیا و مزرعهی دارای آلودگی طبیعی به بیماری کشت شدند. این آزمایش بهمدت دو سال در ایستگاه مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی استان فارس (زرقان) انجام شد. نتایج نشان داد بیماری ریزومانیا با تأثیر منفی بر عملکرد ریشه و درصد قند باعث کاهش عملکرد شکر میشود. میانگین مقدار کاهش عملکرد شکر در اثر بیماری برای ارقام مقاوم تجاری، ارقام متحمل و ارقام حساس به ترتیب 25، 54 و 90% بود. در شرایط آلوده به ریزومانیا میزان سدیم در تمامی ارقام بهطور میانگین 165% افزایش یافت ولی میزان نیتروژن آمینه بهطور میانگین 43% کاهش نشان داد. تشکیل نشانههای بیماری بر روی ارقام مقاوم تجاری و نیز کاهش عملکرد آنها در شرایط آلوده به ریزومانیا نشان داد ژن Rz1 قادر به القاء مقاومت کامل در برابر بیماری نیست.دانشگاه تبریزپژوهش های کاربردی در گیاهپزشکی2383-18556320171122Evaluation of the Efficiency of Parasitoid Wasp, Lysiphlebus fabarum (Marshall) (Hym., Braconidae), Reared on Aphis fabae Scopoli, Against the Melon Aphid, Aphis gossypii Gloverارزیابی کارایی زنبور پارازیتویید Lysiphlebus fabarum (Marshall) (Hym., Braconidae) پرورشیافته روی شتهی سیاه باقلاAphis fabae Scopoli ، به منظور کنترل شتهی جالیز Aphis gossypii Glover83956895FAعلیالماسیدانشجوی دکتری گروه گیاه پزشکی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه شهید چمران اهواز.آرشراسخدانشیار گروه گیاه پزشکی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه شهید چمران اهواز.0000-0002-4688-5049مهدیاسفندیاریدانشیار گروه گیاه پزشکی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه شهید چمران اهواز.مجیدعسکری سیاهوییاستادیار بخش تحقیقات گیاهپزشکی، مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان هرمزگان، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، بندرعباس.معصومهضیاییاستادیار گروه گیاه پزشکی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه شهید چمران اهواز.Journal Article20171223<strong>Abstract</strong> <br />The melon aphid, <em>Aphis gossypii</em> Glover (Hemiptera: Aphididae), is one of the most important pests causes damage to vegetable both in fields and greenhouses. The biological characteristics related to the efficiency of natural enemies are considered as quality control indices for preliminary screening, prior to release of biological control agents. In this study some biological characters including parasitism rate, emergence rate, and sex ratio of a sexual strain of the parasitoid wasp, <em>Lysiphlebus fabarum</em> (Marshall), was evaluated for individuals that were reared on different stages of <em>A. gossypii</em>. Furthermore, important factors related to offspring fitness (body length, developmental time, fecundity, and longevity) were surveyed. Results revealed that, <em>L. fabarum </em>could successfullyparasitize all the nymphal instars of the melon aphid. With the exception of egg size, all other characteristics were significantly affected by host stage. Wasps emerged from the second and third instars had higher fitness than the other stages. Conseuently, <em>L. fabarum</em> may be considered as an effective biological control agent of the melon aphid, although these results need to be confirmed by further field and greenhouse studies.<strong>چکیده</strong><br /> شتهی جالیز <em>Aphis gossypii</em> یکیاز آفات خسارت زای مهم در مزارع و گلخانههای صیفی و سبزی است. بررسی شاخصهای زیستی مرتبط با کارایی دشمنان طبیعی یکی از راهکارهای کنترل کیفی عوامل بیولوژیک قبل از رهاسازی محسوب میشود. در این مطالعه ویژگیهای زیستی (نرخ پارازیتیسم، نرخ ظهور و نسبت جنسی) جمعیت جنسی زنبور <em>Lysiphlebus fabarum</em> روی سنین مختلف رشدی شتهی جالیز بررسی شد. همچنین شاخصهای مهم در شایستگی نتاج (اندازهی بدن، طول دورهی رشدونمو، میزان باروری و طول عمر) مورد ارزیابی قرار گرفت. بر اساس نتایج بهدست آمده زنبور <em>L. fabarum</em> قادر بود تمام سنین پورگی شتهی جالیز را بهخوبی پارازیته کند. در تمام شاخصهای زیستی مورد بررسی بهجز اندازهی تخم، اختلاف معنیداری بین زنبورهای حاصل از چهار سن پورگی مشاهده شد به صورتی که رشد و نمو زنبور در پورههای سن دوم و سوم میزبان باعث تولید نتاج با ویژگیهای زیستی مطلوبتری نسبت به سایر مراحل رشدی شته شد. درمجموع نتایج پژوهش حاضر این نوید را میدهد که بتوان از این پارازیتویید در برنامههای کنترل بیولوژیک شتهی جالیز استفاده نمود؛ هرچند این نتایج باید در شرایط گلخانهای و مزرعهای نیز مورد ارزیابی قرار گیرد.<br /> <br /> <strong> </strong>دانشگاه تبریزپژوهش های کاربردی در گیاهپزشکی2383-18556320171122Molecular and Biological Characteristics of Some Iranian Isolates of Cucumber mosaic virus from North West Region of Iranبررسی خصوصیات بیولوژیکی و مولکولی چند جدایه ویروس موزائیک خیارCucumber mosaic virus (CMV))) از مناطق شمال غرب ایران971086896FAسویلنعمت اللهیاستادیار، گروه گیاه پزشکی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تبریز، تبریز.نعمتسخندان بشیردانشیار، گروه گیاهپزشکی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه تبریز.فرشادرخشنده رواستادیار گروه گیاه پزشکی، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی ،تهران.حمیدرضازمانی زادهاستادیار گروه گیاه پزشکی، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی ،تهران.Journal Article20171223<strong>Abstract</strong> <br /><em>Cucumber mosaic virus</em> (CMV) is one of the most important infectious plant viruses in Iran. For evaluating infection phenotypes of different isolates 342 samples of cucurbitaceous and tomato plants were collected from different locations in the northwest region of Iran in 2012. After screening by enzyme-linked immune sorbent assay (ELISA), 91 CMV-infected samples were identified. Eight representative CMV isolates whose phylogenetic positions had been determined were selected and compared for their pathological features in zucchini (<em>Cucurbita pepo</em> cv. Ps) plants. According to the determined disease indexes, the isolates were placed in two main groups. Also, evaluation of 2b (viral suppressor of RNA silencing) and CP expression with semi-quantitative RT-PCR showed different concentration of the isolates in test plants. The subgroup IB members from Iran induced more severe symptoms on the inoculated indicator test plants compared to the isolates in subgroup IA. Thus, there seemed to be a correlation between subgroup affiliation and biological properties of the CMV isolates from Iran. <br /> <strong>چکیده </strong><br /> ویروس موزائیک خیار یکی از مهمترین ویروسهای آلوده کنندهی گیاهی در ایران میباشد. به منظور بررسی فنوتیپ آلودگی جدایههای مختلف این ویروس در سال 1390 تعداد 342 نمونهی گیاهی مشکوک به آلودگی با این ویروس از گیاهان خیار، کدو، خربزه و گوجه فرنگی از مناطق مختلف شمال غرب کشور جمعآوری و با آزمون الایزا 91 نمونهی آلوده به CMV ردیابی شد. از بین جدایه ها هشت جدایه که توالی ژنومی و موقعیت تبارزایی آنها مشخص گردیده بود، برای مقایسهی خصوصیات بیولوژیکی و مطالعات بیشتر انتخاب شدند. شاخص بیماری برای این جدایه ها روی کدو محاسبه گردید. براساس علایم، جدایه ها در دو گروه متمایز شدند. بررسی بیان ژن پروتئین پوششی و سرکوب گر خاموشی RNA ((2b با استفاده از تکنیک RT-PCR نیمه کمی، نشان داد که غلظت جدایهها در گیاهان محک متفاوت میباشد. جدایههای ایرانی زیر گروه IB علائم شدیدتری را بر روی گیاهان محک نسبت به جدایه های زیر گروه IA نشان دادند. بنابراین به نظر میرسد که بین ویژگیهای ژنوتیپی و خصوصیات بیماری زایی جدایه ها ارتباط معنی داری وجود دارد.<br /> دانشگاه تبریزپژوهش های کاربردی در گیاهپزشکی2383-18556320171122Effectiveness of Resistance Genes to Septoria tritici Blotch (Stb) in Differential Cultivares of Wheat against Zymoseptoria tritici Isolatesکارآیی ژنهای مقاومت به بیماری لکهبرگی سپتوریایی(Stb) در ارقام افتراقی گندم در برابر جدایههای Zymoseptoria tritici1091246897FAشعبانکیابهترتیب دانشجوی دکتری بیماری شناسی گیاهی گروه گیاه پزشکی، دانشکده تولید گیاهی، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع
طبیعی گرگان.0000-0002-4709-9840کامرانرهنمادانشیار گروه گیاه پزشکی، دانشکده تولید گیاهی، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع
طبیعی گرگان.حسنسلطانلودانشیار گروه اصلاح نباتات و بیوتکنولوژی، دانشکده تولید گیاهی، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان.ولی الهبابایی زاددانشیار گروه گیاهپزشکی، دانشکده علوم زراعی، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری.محمدعلیآقاجانیدانشیار پژوهش بخش تحقیقات گیاه پزشکی، مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی گلستان، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، گرگان، ایران.0000-0001-6002-3149Journal Article20171223<strong>Abstract</strong> <br />Septoria leaf blotch (STB) disease, caused by <em>Zymoseptoria tritici,</em> is one of the most important diseases of wheat in all over the world and Iran. Genetic resistance is the most important and economical strategy to control this disease. Continuous monitoring of the fungus populations is indispensable to study the efficiency of <em>Stb </em>resistant genes. In this study, virulence pattern of five different isolates on differential cultivars of wheat with resistance genes and the effectiveness of these genes against isolates were studied at seedling stage under greenhouse conditions. The results showed that BK94 and BK56 were the most and the least virulent isolates on differential cultivars, respectively. M3 and Arina were resistant to all isolates. TE9111, Riband and Flame were resistant to three, two and two isolates, respectively. The other differential cultivars were susceptible against the tested isolates. Among the <em>Stb</em> genes, <em>Stb15, Stb16 </em>and<em> Stb17</em> were the most effective resistance genes to all isolates, therefore they can be used as resistance sources to STB in breeding programs in Iran. <br /> <strong>چکیده</strong><br /> بیماری لکه برگی سپتوریایی گندم ناشی از <em>Zymoseptoria tritici</em><em>،</em> از مهمترین بیماریهای گندم در جهان و ایران بهشمار میرود. مقاومت ژنتیکی مهمترین و اقتصادیترین راهبرد برای کنترل این بیماری میباشد<strong>. </strong>بنابراین پایش مداوم جمعیت قارچ بیمارگر برای بررسی اثربخشی ژن مقاومت<em>Stb</em>در برابر جدایههای<em>Z. tritici </em><em> </em>ضروری است. در این پژوهش، الگوی پرآزاری پنج جدایهی مختلف روی ارقام افتراقی گندم حاوی ژنهای مقاومت و اثر بخشی این ژنها در برابر جدایهها در مرحلهی گیاهچهای و در شرایط گلخانه مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان دادکهجدایههای BK94 و BK95 پرآزارترین جدایه بودند که روی تعداد بیشتری از ارقام افتراقی بیماریزایی داشتند و در مقابل، جدایهی BK56 کمترین پرآزاری را روی ارقام افتراقی نشان داد. ارقام M3 و Arina در برابر تمام جدایههای مورد بررسی مقاوم بودند. ارقام Riband، TE9111 وFlame بهترتیب در برابر چهار، سه و دو جدایهی مورد بررسی مقاومت نشان دادند. بقیهی ارقام افتراقی در برابر جدایههای مورد بررسی حساس بودند.ژنهای<em>Stb15</em><em>، </em><em>Stb16</em> و <em>Stb17</em> موثرترین ژنهای مقاومت در برابر همهی جدایهها بودند، <em> </em>بنابراین ارقام محتوی این ژنها، میتوانند بهعنوان منابع مقاومت موثر در برنامه های اصلاح ارقام جهت مقاومت در برابر لکه برگی سپتوریایی گندم مورد استفاده قرار گیرند.<br /> دانشگاه تبریزپژوهش های کاربردی در گیاهپزشکی2383-18556320171122Effect of Soybean Selective Herbicides on Mycelium Growth Rate of Macrophomina phaseolina (Tassi) Goid, Soybean Charcoal Rot in Vitroارزیابی اثر علفکشهای انتخابی سویا بر سرعت رشد میسلیوم قارچ Macrophomina phaseolina (Tassi) Goid عامل پوسیدگی ذغالی در شرایط آزمایشگاهی1251366898FAJournal Article20171223<strong>Abstract</strong> <br />Herbicides are widely used in various fields, but the mechanism of all possible interactions between herbicides and plant have hot been well understood yet. Charcoal rot, caused by <em>Macrophomina phaseolina</em>, is one of the most important diseases of soybean. Imazethapyr, trifluralin and metribuzin herbicides are used as soil -applied herbicides in soybean. Experiment arranged as factorial in Completely Randomised Design (CRD) with 6 replications in a laboratory condition in order to study of zero to 7000 mg.l-1 concentrations of imazethapyr, trifluralin and metribuzin herbicides in Potato Dextrose Agar on medium culture <em>M.</em> <em>phaseolina</em> mycelium growth rate. Fungus disk was placed on the center of 9 cm petri dishes and mycelium growth was measured daily. Growth rate of mycelium was fitted using four parameters logistics dose - response equation. Results showed that different doses of herbicides have significant effect on fungal growth rate. Trifluralin at 4320 and 5760 ppm, imazethapyr at 2300 and 7000 ppm and metribuzin at 5000 and 7000 ppm concentrations completely ceased the growth of fungus. Imazethapyr showed the most inhibitory effects on <em>M. phaseolina</em> isolates in the PDA medium culture followed by metribuzin and trifluralin. <br /> <strong>چکیده</strong><br /> علفکشها بهطور وسیعی در مزارع مختلف مورد استفاده قرار میگیرند اما مکانیسم فعل و انفعلات ممکن بین علفکشها و بیمارگرهای گیاهی بهخوبی شناخته نشده است. یکی از مهمترین بیماریهای سویا، پوسیدگی ذغالی است که عامل آن قارچ <em>Macrophomina phaseolina </em>، میباشد. علفکشهای ایمازتاپیر، تریفلورالین و متریبیوزین به صورت کاربرد خاکی در کشت سویا کاربرد دارند. بهمنظور بررسی اثر غلظتهای مختلف علفکشهای مذکور بر سرعت رشد قارچ، آزمایشی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی در شش تکرار در شرایط آزمایشگاهی انجام گردید. برای هر یک از علفکشها، غلظتهای صفر تا 7000 میلیگرم در لیتر در محیط کشت سیبزمینی دکستروز آگار (س. د. آ.) در نظر گرفته شد. دیسک قارچ در مرکز پتریدیشهای نه سانتیمتری قرار داده شد و میزان رشد طولی میسلیوم بهطور روزانه اندازهگیری گردید. میزان سرعت رشد با استفاده از معادله دز- پاسخ لجستیک چهار پارامتره برازش داده شد. نتایج حاصل از تأثیر استفاده از غلظتهای علفکش در محیط کشت نشان داد که بین جدایهها تفاوت معنیداری وجود دارد. علفکشهای تریفلورالین با غلظتهای 4320 و 5760 میلیگرم در لیتر، ایمازتاپیر در غلظتهای 2300 و 7000 میلیگرم در لیتر و همچنین متریبیوزین در غلظتهای 5000 و 7000 میلیگرم در لیتر تقریباً به طور کامل موجب توقف رشد قارچ شدند. علفکشهای ایمازتاپیر، متریبیوزین و تریفلورالین بهترتیب بیشترین تأثیر را روی کاهش سرعت رشد جدایههای <em>M. phaseolina </em> در محیط کشت س. د. آ. داشتند.<br /> دانشگاه تبریزپژوهش های کاربردی در گیاهپزشکی2383-18556320171122Effects of Larval Feeding From Glycerol and Adult Water Drinking on Some Biological Aspects of the Mediterranean Flour Moth, Ephestia kuehniella Zeller (Lep.; Pyralidae)اثر تغذیه ی لاروها از گلیسرول و آب نوشیدن حشرات کامل روی چند ویژگی زیستی شب پره ی مدیترانهای آرد، Ephestia kuehniella Zeller (Lep.; Pyralidae)1371506899FAمژگانحیدریدانشآموخته کارشناسی ارشد، گروه گیاهپزشکی، دانشکده تولید گیاهی، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان.محسنیزدانیاناستادیار گروه گیاهپزشکی، دانشکده تولید گیاهی، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان.علیافشاریدانشیار گروه گیاهپزشکی، دانشکده تولید گیاهی، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان.Journal Article20171223<strong>Abstract</strong> <br />Feeding of adults of stored-product moths in the genus <em>Ephestia</em> from water and sugar solutions as well as quantity and quality of larval diets would affect many biological properties of adults. In this study, effects of feeding of larvae from dietary glycerol, and male and female adult access to water were evaluated in the Mediterranean flour moth, <em>Ephestia</em> <em>kuehniella</em> Zeller. Larvae were reared on two different diets: wheat germ + brewer’s yeast + glycerol (10:1:2), and wheat germ + brewer’s yeast (10:1). Some adults were allowed to drink water for two days before mating and some others had no access to water. Larval feeding from dietary glycerol, if male and female adults had no access to water, had a significant effect on female longevity, but access to water either by one or two sexes made the effect non-significant. Drinking water by the two sexes, depending on feeding of larvae from glycerol-containing or glycerol-free diets, decreased female longevity significantly and non-significantly, respectively. Presence of glycerol in larval diet had a significant effect on longevity of male adults but in contrast with females, access of male adults to water did not compensate the negative effect of glycerol-free diet. Females obtained from larval glycerol diets showed higher fecundity. Drinking water or not by one sex altered the effect of water access on fecundity by other sex. Feeding from dietary glycerol increased the percentage eggs hatched, and mating of males and females with or without access to water showed different effects on egg hatchability. In general, presence of glycerol in larval diet and drinking water by adults increased the adults' longevity and fecundity, and percentage eggs hatched was affected by larval dietary glycerol and male adult access to water. <br /> <strong>چکیده</strong>
تغذیهی حشرات کامل شبپرههای انباری جنس <em>Ephestia</em> از آب و محلولهای قندی، و نیز کیفیت و کمیت رژیم غذایی لاروها بسیاری از ویژگیهای زیستی حشرات کامل را تحت تاثیر قرار میدهند. در این تحقیق، اثر تغذیهی لاروهای شبپرهی مدیترانهای آرد (<em>Ephestia kuehniella</em> Zeller) از گلیسرول و آب نوشیدن حشرات کامل بر طول عمر و زادآوری حشرات کامل بررسی شد. لاروها روی دو رژیم غذایی: جوانهی گندم، مخمر آبجو و گلیسرول (10 به 1 به 2)، و جوانهی گندم و مخمر آبجو (10 به 1) پرورش داده شدند. برخی حشرات کامل پیش از جفتگیری به مدت دو روز آب نوشیدند و برخی به آب دسترسی نداشتند. اثر تغذیهی لاروها از گلیسرول در صورت آب ننوشیدن حشرات کامل نر و ماده روی طول عمر مادهها معنیدار بود ولی آب نوشیدن یک و یا هر دو جنس باعث عدم تاثیر آن شد. آب نوشیدن هر دو جنس، بسته به تغذیه یا عدم تغذیهی لاروها از گلیسرول، به ترتیب باعث کاهش معنیدار و غیرمعنیدار طول عمر مادهها شد. اثر تغذیهی لاروها از گلیسرول روی طول عمر نرها نیز معنیدار بود ولی برخلاف مادهها، آب نوشیدن نرها نبود گلیسرول را جبران نکرد. حشرات کامل حاصل از رژیم غذایی دارای گلیسرول، زادآوری بالاتری داشتند. آب نوشیدن یا ننوشیدن یک جنس، آب نوشیدن جنس دیگر را روی زادآوری تحت تاثیر قرار داد. تغذیه از گلیسرول درصد تفریخ تخمها را افزایش داد و اثر جفتگیری نرها یا مادههای آب نوشیده یا ننوشیده با هم، روی درصد تفریخ تخمها متفاوت بود. به طور کلی، گلیسرول رژیم غذایی و آب نوشیدن حشرات کامل باعث افزایش طول عمر و زادآوری آنها شد و درصد تفریخ تخمها تحت تاثیر گلیسرول رژیم غذایی و آب نوشیدن حشرات کامل نر قرار داشت.
<br /> دانشگاه تبریزپژوهش های کاربردی در گیاهپزشکی2383-18556320171122Phylogenetic Study of Two Iranian Isolates of Wheat streak mosaic virus in NIa-Pro Proteinase Coding Regionبررسی تبارزایی دو جدایهی ایرانی ویروس موزاییک رگهای گندم (Wheat streak mosaic virus) بر اساس ناحیهی کد کنندهی پروتئیناز NIa-Pro1511616900FAعاطفهحسینیاستادیار بیماری شناسی گیاهی گروه گیاهپزشکی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه بیرجند.خدیجهسالاریمربی بیماری شناسی گیاهی گروه گیاهپزشکی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه جیرفت.Journal Article20171223<strong>Abstract</strong> <br /><em>Wheat streak mosaic virus</em>, a member of the genus <em>Tritimovirus</em> in the family <em>Potyiviridae, </em>is a destructive pathogen of cereals. In this research, NIa-Pro as one of the most important proteinase of WSMV was analyzed. For this purpose, 116 wheat symptomatic samples were collected from North Khorasan, South Khorasan and West Azarbayjan provinces and tested by ELISA. Ten ELISA positive samples were propagated by mechanical inoculation on wheat and were tested by RT-PCR using specific primers that were amplified a 732 bp fragment of full length NIa-Pro coding region in all of the 10 samples. Then, two isolates from Iran, according to their geographical properties, were selected, cloned and sequenced. In the phylogenetic analysis, two distinct groups were separated. The isolates from iran were placed in Group I and subgroup IB close to isolate from America (NC-001886). Iranian isolates formed a sub group separate from previously reported isolates from Iran (Saadat shahr) and Europe. Analysis of cleavage sites in NIa-Pro of the isolates from iran, showed that all of them were conserved in comparison to the isolates previously recorded in GenBank but some substitutions were observed at NIa-Pro motifs. AETT residues at position 121-124 were replaced by GKSH, alanine residue was replaced by Threonin at position 154 and Glutamin alanine at position 208. This research is the first analysis of NIa- pro in isolates of WSMV from Iran. <br /> <strong>چکیده</strong><br /> ویروس موزاییک رگهای گندم (WSMV) <em>Wheat streak mosaic virus</em> از ویروسهای خسارت زای غلات مربوط به خانواده <em>Potyviridae</em> و جنس <em>Tritimovirus</em> است. در این تحقیق، NIa-Pro که یکی از مهمترین پروتئینازهای این ویروس میباشد، مورد مطالعه قرار گرفت. بدین منظور 116 نمونهی علائمدار گندم از مزارع خراسان شمالی، خراسان جنوبی و آذربایجان غربی جمعآوری و به منظورشناسایی اولیه، کلیهی نمونهها با آزمون الایزا آزمایش گردیدند و تعداد 10 نمونه در مقابل آنتی بادی اختصاصی WSMV واکنش مثبت نشان دادند. این 10 نمونه مثبت در گلخانه روی گیاه گندم تکثیر و با آغازگر اختصاصی مربوط به توالی کامل NIa-Pro در آزمون RT-PCR سنجش شده و قطعهای به طول 732 جفت باز تکثیر گردید. سپس دو جدایه متفاوت از نظر جغرافیایی مربوط به آذربایجان غربی و خراسان شمالی، همسانه سازی و تعیین ترادف شد. در مقایسهی ترادفهای به دست آمده در این تحقیق با ترادف های موجود در ژن بانک، دو گروه تشکیل شد. جدایههای ایرانی مربوط به این مطالعه در گروه یک، زیر گروه IB و مجزا از جدایههای اروپایی و جدایه ایرانی که در تحقیقات پیشین تعیین توالی شده بود و نزدیک به جدایه آمریکایی (NC-001886)، بودند قرار گرفتند. بررسی مکانهای برشی در ژن NIa-Pro نشان داد که مناطق برش، در این پروتئین حفاظت شده است، جایگزینی تعدادی اسید آمینه در مکانهای حفاظت شده نظیر توالیGKSH در محل 124-121، A/T در جایگاه 154و گلوتامین با آلانین در جایگاه 208 در جدایههای ایرانی مشهود بود. تحقیق حاضر اولین بررسی جدایههای ایرانی در ناحیهی کد کننده مذکور میباشد.<br /> <br /> <strong> </strong>