per
دانشگاه تبریز
پژوهش های کاربردی در گیاهپزشکی
2383-1855
2717-3178
2018-02-20
6
4
1
10
7130
Research Paper
تاثیر کاربرد باکتری آنتاگونیست Bacillus subtilis وسالیسیلیک اسید در گیاه گوجه فرنگی در برابر پژمردگی فوزاریومی و Meloidogyne javanica
Application Effects of Bacillus subtilis and Salicylic Acid on the Tomato Plants Against Fusarium oxysporoum f.sp. lycopersici and Meloidogyne javanica
سمانه دشتی پور
samane.dashtipoor1988@gmail.com
1
نوازاله صاحبانی
n_sahebani@yahoo.com
2
حشمت اله امینیان
haminian@ut.ac.ir
3
دانش آموخته کارشناسی ارشد بیماری شناسی گیاهی پردیس ابوریحان دانشگاه تهران
دانشیار، گروه گیاهپزشکی پردیس ابوریحان، دانشگاه تهران، تهران.
دانشیار، گروه گیاهپزشکی پردیس ابوریحان، دانشگاه تهران، تهران.
چکیده
دراین تحقیق اثرات مستقیم کاربرد باکتری آنتاگونیست Bacillus subtilis و اسید سالیسیلیک بررشد قارچ فوزاریوم Fusarium oxysporum f.sp. lycopersici در شرایط آزمایشگاهی در قالب آزمون تقابل و مواد فرار مورد بررسی قرار گرفت. اثرغلظتهای مختلف اسید سالیسیلیک (8-دو میلی مولار) بررشد فوزاریوم به روش اختلاط با محیط کشت آزمایش شد. در آزمایش گلخانه ای اثرات القایی اسیدسالیسیلیک و Bacillus subtilisبرتغییر فعالیتهای آنزیمی فنیل آلانین آمونیالیاز به عنوان یکی از آنزیمهای مهم دفاعی گیاه، در گوجهفرنگی آلوده به پژمردگی فوزاریومی و Meloidogyne javanica ودرحالت تعامل دو بیماری مورد بررسی قرار گرفت. طبق نتایج، کلیه غلظت های اسید سالیسیلیک به طور کامل از رشد قارچ عامل بیماری جلوگیری کرد. در تست تقابل و مواد فرار باکتری به طور معنیداری موجب کنترل موثر فوزاریوم شد که به ترتیب 8/34 و35 درصد بوده است. ارزیابی فعالیت آنزیم فنیل آلانین آمونیالیاز نشان داد که تمام تیمارهای باکتری و اسید سالیسیلیک به طور موثری موجب افزایش سطح فعالیت آنزیم در مقایسه با شاهد و گیاهان آلوده به فوزاریوم و نماتد شدند و بیشترین میزان فعالیت آنزیم در تیمار آلوده به پاتوژن ها همراه با باکتری و اسید سالیسیلیک درروز پنجم بعداز مایه زنی بود.
https://arpp.tabrizu.ac.ir/article_7130_e3657a35186a79dc0d33ec0f5326ec29.pdf
واژه های کلیدی: فوزاریوم
نماتد گره ریشه
فنیل آلانین آمونیالیاز
سالیسیلیک اسید و Bacillus
per
دانشگاه تبریز
پژوهش های کاربردی در گیاهپزشکی
2383-1855
2717-3178
2018-02-20
6
4
11
20
7131
Research Paper
بررسی نقش بوتههای زرشک در انتقال عامل بیماری زنگ سیاه گندم به فصل دیگر
Study of Barberry Shrubs Role in Transferring Wheat Stem Rust Disease Agent to the Next Season
حجت اله ربانی نسب
rabani@nkanrrc.ir
1
محمد رضوی
mor845@mail.usask.ca
2
محمدعلی آقاجانی
maaghajanina@yahoo.com
3
مهرداد عباسی
4
سپیده ساجدی
5
محمدرضا میرزایی
6
مسعود ذاکر
masoudzaker35@gmail.com
7
علی دهقانی
8
ساسان رجایی
9
مجید الداغی
m_aldaghi@yahoo.com
10
بخش تحقیقات گیاهپزشکی، مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان گلستان، سازمان تحقیقات آموزش و ترویج کشاورزی گرگان، ایران.
موسسه ی تحقیقات گیاهپزشکی کشور ، سازمان تحقیقات آموزش و ترویج کشاورزی، تهران، ایران.
بخش تحقیقات گیاهپزشکی، مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان خراسان جنوبی، سازمان تحقیقات آموزش و ترویج کشاورزی بیرجند، ایران.
موسسه ی تحقیقات گیاهپزشکی کشور ، سازمان تحقیقات آموزش و ترویج کشاورزی، تهران، ایران.
موسسه ی تحقیقات گیاهپزشکی کشور ، سازمان تحقیقات آموزش و ترویج کشاورزی، تهران، ایران.
بخش تحقیقات گیاهپزشکی، مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان خراسان جنوبی، سازمان تحقیقات آموزش و ترویج کشاورزی بیرجند، ایران.
بخش تحقیقات گیاهپزشکی، مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی شاهرود، سازمان تحقیقات آموزش و ترویج کشاورزی شاهرود، ایران.
بخش تحقیقات گیاهپزشکی، مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان لرستان، سازمان تحقیقات آموزش و ترویج کشاورزی خرم آباد، ایران.
بخش تحقیقات گیاهپزشکی، مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان فارس، سازمان تحقیقات آموزش و ترویج کشاورزی شیراز، ایران.
بخش تحقیقات گیاهپزشکی، مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان مازندران، سازمان تحقیقات آموزش و ترویج کشاورزی ساری، ایران.
چکیده
قارچ Puccinia graminis f.sp. tritici عامل بیماری زنگ سیاه گندم است. این زنگ، دوپایه با سیکل کامل است که میزبان واسط آن گیاه زرشک (Berberis spp.) بوده وتولید مثل جنسی قارچ بر روی آن صورت میپذیرد. در برخی مناطق که یوردیوسپور ها امکان بقا در زمستان را ندارند، بوتههای زرشک بازیدیوسپورهای تولیدشده توسط تلیوسپورهای زمستان گذران را پذیرفته و باعث انتقال زنگ سیاه به فصل بعد میگردند. در این تحقیق، نمونههای آلودهی برگ زرشک به جوشهای مشکوک به اسیدیوم قارچ عامل زنگ سیاه گندم از استانهای خراسان شمالی، مازندران، گلستان، سمنان، فارس، لرستان و خراسان جنوبی، جمعآوری و گونهی میزبان و همچنین ارتباط اسیدیوم ها به زنگ سیاه گندم مورد بررسی قرار گرفت. در مجموع پنج گونه و هیبرید Berberis vulgaris، B. integerrima × vulgaris،B. integerrima × cartingia، B. orthobotrys و B. integerrima از زرشک بهعنوان میزبان شناسایی شدند. از مایهزنی اسیدیوسپورها روی ارقام گندم حساس، فقط دو مورد زنگ سیاه شناسایی شد. با مطالعات میکروسکوپی سه گونهی Puccinia magelhaenica، P. brachypodi. و Aecidium berberidis شناسایی شدند که هیچکدام عامل زنگهای غلات و بهویژه زنگ سیاه نیستند؛ بنابراین جز در موارد بسیار نادر، رابطهی مشخصی بین جوشهای اسیدیوم روی درختچه زرشک و بیماری زنگ سیاه گندم در استانهای مورد بررسی در این پروژه وجود نداشت.
https://arpp.tabrizu.ac.ir/article_7131_4d610b3848a50bb7d735ceb0c0f97a1d.pdf
واژه های کلیدی: زرشک
زنگ سیاه
گندم
میزبان واسط
per
دانشگاه تبریز
پژوهش های کاربردی در گیاهپزشکی
2383-1855
2717-3178
2018-02-20
6
4
21
36
7132
Research Paper
شناسایی مولکولی سه گونۀ ویروس در مزارع گوجه فرنگی استان آذربایجان شرقی
Molecular Detection of Three Virus Species in Tomato Fields of Azarbaijan-e-Sharqi Province
داود کولیوند
d.koolivand@gmail.com
1
نعمت سخندان بشیر
sokhandan@tabrizu.ac.ir
2
شهین صبحی
sh.sobhi89@yahoo.com
3
مینا راستگو
m.rastgou@urmia.ac.ir
4
استادیار بیماری شناسی گیاهی، گروه گیاهپزشکی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه زنجان.
دانشیار گروه گیاهپزشکی دانشکده کشاورزی دانشگاه تبریز.
دانشیار گروه گیاهپزشکی دانشکده کشاورزی دانشگاه تبریز.
استادیار گروه گیاهپزشکی دانشکده کشاورزی دانشگاه ارومیه.
چکیده
آلودگی به ویروس های شایع مزارع گوجهفرنگی شامل Cucumber mosaic virus (CMV)،Tomato spotted wilt virus (TSWV) ،Tomato mosaic virus (ToMV) و Tobacco mosaic virus (TMV) در آذربایجانشرقی مورد بررسی قرار گرفت. تعداد 205 نمونه دارای علائم موزاییک، کوتولگی، نکروز، باریک شدن، بدشکلی برگها و میوهها جمعآوری و از نظر بررسی علائم، مورد مطالعات گلخانهای قرار گرفتند. سپس آزمون الایزا برای ردیابی CMV روی نمونههای مشکوک به آلودگی با این ویروس انجام پذیرفت. پس از استخراج RNA کل از نمونههای آلوده، RT-PCR با آغازگرهای اختصاصی CMV، آغازگرهای عمومی جنس توسپوویروس یا توباموویروس با توجه به علایم ویروسی انجام شد. با بهینه سازی PCR از نظر دمای اتصال، قطعات تکثیر یافتهی مورد انتظار در تعداد 6، 37 و 23 نمونه به ترتیب با آغازگرهای توسپوویروس، توباموویروس یا CMV حاصل شد. پروفیل برش آنزیمی با HindIII ، EcoRI و XbaI روی قطعات تکثیر یافته با آغازگرهای توسپوویروس از تعداد شش نمونه نشان داد که هویت ویروس در همهی آنها TSWV بود. همسانه سازی و تعیین توالی این قطعات نیز ماهیت TSWV بودن جدایهها را تایید نمود. قطعات DNA تکثیر یافته با آغازگرهای توباموویروس با TaqI برش داده شدند که طبق پروفیل برشی، آلودگی به ToMV در 37 نمونه محرز شد در حالی که TMV در هیچیک از نمونه ها پیدا نشد. برش محصول PCR حاصل از آغازگرهای CMV با آنزیم MspI هم نشان داد که جدایههای CMV متعلق به زیر گروه I این ویروس بودند. همچنین، نتایج گویای فراوانی بیشتر آلودگی با CMV و ToMV در نمونه ها بود.
https://arpp.tabrizu.ac.ir/article_7132_c75113917aa9b7fd4711a35593f3bd97.pdf
واژه های کلیدی: ویروس پژمردگی لکه ای گوجه فرنگی
ویروس موزاییک خیار
ویروس موزاییک گوجه فرنگی
ویروس موزاییک توتون
per
دانشگاه تبریز
پژوهش های کاربردی در گیاهپزشکی
2383-1855
2717-3178
2018-02-20
6
4
37
52
7136
Research Paper
شناسایی و بررسی بیماری زایی قارچ های هیفومیستی مرتبط با ریشه و طوقه ی گندم در استان زنجان
Identification and Pathogenicity Assay of Hyphomycetous Fungi Associated with Wheat Root and Crown Rot in Zanjan Province
لیلا عبدی پور اصل
rhemati2001@gmail.com
1
رقیه همتی
rhemati@znu.ac.ir
2
رسول زارع
simplicillium@yahoo.com
3
محمدطاهر هرکی نژاد
4
علیرضا علیزاده
alizadehal2008@gmail.com
5
دانشجوی سابق کارشناسی ارشد بیماری شناسی گیاهی، گروه گیاه پزشکی، دانشگاه زنجان.
دانشیار بیماری شناسی گیاهی، گروه گیاهپزشکی، دانشگاه زنجان.
استاد پژوهش موسسه تحقیقات گیاهپزشکی کشور، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، تهران.
دانشیار بیوتکنولوژی، پژوهشکده ی فن آوری های نوین زیستی و گروه علوم دامی دانشگاه زنجان.
استادیار گروه گیاهپزشکی، دانشگاه شهید مدنی آذربایجان، تبریز، ایران.
چکیده
گندم به عنوان استراتژیکترین محصول کشاورزی، در امنیت غذایی بشر از اهمیت زیاد برخوردار بوده و بیشترین سطح زیر کشت در کشور را به خود اختصاص داده است. قارچهای موجود روی ریشه و طوقهی این گیاه در میزان تولید و عملکرد آن نقش بسزایی دارند. لذابه منظور شناسایی فلور قارچی ریشه و طوقهی گندم در استان زنجان، در طی سال زارعی 90-1389 از 58 مزرعهی گندم کشت دیم و آبی استان نمونه برداری به عمل آمد و در مجموع 286 جدایهی قارچ بدست آمد که از این میان، 248 جدایه متعلق به هیفومیستها بر اساس ویژگیهای پرگنه، ویژگیهای میکروسکوپی و استفاده از کلیدهای معتبر مورد بررسی قرار گرفتند. جهت کمک به شناسایی، جدایهها تکثیر شده و توالییابی نواحی ITS1-5.8S-ITS2 توسط جفت آغازگر ITS1/ITS4 انجام شد و این جدایهها در 10 جنس و 23 گونه (Alternaria alternata, A. atrum, A. chlamydospora, A. tenuissima, Aspergillus auricomus, A. niger, Bipolaris. sorokiniana, Botrytis cinerea, Curvularia australiensis, C. inaequalis, Fusarium acuminatum, F. avenaceum, F. chlamydosporum, F. equiseti, F. redolens, F. sambucinum, F. scirpi, F. solani, F. tricinctum, Microdochium nivale, Periconia circinata, Penicillium chrysogenum, Trichoderma atroviride,) قرار گرفتند. آزمون بیماریزایی برخی از جدایههای قارچی بدست آمده در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تکرار برای هر تیمار در شرایط گلخانه انجام شد. نتایج نشان داد که قارچهای B. cinerea، B. sorokiniana، F. avenaceum، F. acuminatum، P. circinata، C. australiensis، F. equiseti، F. solani و A. chlamydospora سبب ایجاد علائم بیماری در میزبان با شدتهای مختلف شدند. در این بین قارچهای B. cinerea، B. sorokiniana، F. avenaceumوF. acuminatum به ترتیب بیشترین علائم نکروز را در ریشه ایجاد کردند. در میان گونههای شناسایی شده قارچ A. auricomusبرای نخستین بار از ریزوسفر گندم در ایران و قارچهای A. tenuissima, B. cinerea, C. inaequalis, E. chlamydospora,.F. avenaceum, F. chlamydosporum,. F scirpi, F. tricinctum, M. nivale, P. circinata, P. chrysogenumو T. atrovirideبرای نخستین بار از استان زنجان گزارش میشوند. بیماریزایی قارچ B. cinerea روی گندم نیز برای اولین بار از ایران گزارش میشود.
https://arpp.tabrizu.ac.ir/article_7136_7bd183bc6551fa19338d4fac8cd67024.pdf
واژه های کلیدی: فلور قارچی
گندمیان
بیماریزایی
تاکسونومی
فوزاریوم
per
دانشگاه تبریز
پژوهش های کاربردی در گیاهپزشکی
2383-1855
2717-3178
2018-02-20
6
4
53
66
7137
Research Paper
واکنش توده های گندم بومی ایران نسبت به بیماری بلایت فوزاریومی سنبله در شرایط مزرعه و گلخانه
Reaction of Iranian Wheat Landraces to Fusarium Head Blight (FHB) under Field and Greenhouse Conditions
علی ملیحی پور
a.malihipour@areeo.ac.ir
1
محمدعلی دهقان
dehghan21@gmail.com
2
کمال شهبازی
rasoul1@gmail.com
3
علی براتی
barati32@yahoo.com
4
استادیار بخش تحقیقات غلات، مؤسسه تحقیقات اصلاح و تهیه نهال و بذر، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، کرج.
مربی مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان گلستان، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، گرگان.
مربی مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان اردبیل (مغان)، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، پارسآباد.
استادیار بخش تحقیقات غلات، مؤسسه تحقیقات اصلاح و تهیه نهال و بذر، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، کرج.
چکیده بیماری بلایت فوزاریومی سنبله که توسط گونههای مختلف قارچ Fusarium به ویژه گونهی Fusarium graminearum ایجاد میشود، یکی از مهمترین بیماریهای گندم در ایران است که به ویژه در اقلیم گرم و مرطوب کشور باعث کاهش عملکرد و کیفیت محصول میشود. تحقیق حاضر به منظور ارزیابی واکنش تعداد 117 توده گندم بومی موجود در کلکسیون بخش تحقیقات غلات مؤسسه تحقیقات اصلاح و تهیه نهال و بذر نسبت به بیماری بلایت فوزاریومی سنبله طی دو سال زراعی 93-1392 و 94-1393 در شرایط مزرعه در دو منطقهی گرگان و مغان و در شرایط گلخانه در کرج اجرا گردید. ارزیابی تودههای آزمایشی با استفاده از روش اسپورپاشی در مزرعه نشان داد که 31 توده از 117 توده مورد بررسی، از نظر میانگین شاخص بیماری از مقاومت مطلوبی در برابر بیماری برخوردار هستند. به نظر میرسد که علت مقاومت حداقل 21 شماره از بین این تودهها، اساس ژنتیکی داشته و به وجود مقاومت نوع I در آنها مربوط میشود. براساس نتایج بررسیهای گلخانهای به روش مایهزنی نقطهای، همهی تودههای آزمایشی مورد بررسی در برابر این بیماری حساس بوده و آلودگی شدیدی از خود نشان دادند. این امر میتواند منعکس کنندهی عدم وجود مقاومت نوع II در این تودهها باشد. در هر حال، با توجه به احتمال وجود مقاومت نوع I در تعداد قابل توجهی از تودههای گندم ذکر شده، که میتواند تا حد زیادی گیاه گندم را در شرایط مزرعه در برابر بیماری حفظ نماید، از آنها میتوان به عنوان والدهای مقاوم به بیماری در تلاقیهای مربوط به برنامههای اصلاح گندم استفاده نمود.
https://arpp.tabrizu.ac.ir/article_7137_1139f9fab860f680b8ea6488cc154817.pdf
واژههای کلیدی:Fusarium graminearum
مقاومت
اسپورپاشی
مایهزنی نقطهای
per
دانشگاه تبریز
پژوهش های کاربردی در گیاهپزشکی
2383-1855
2717-3178
2018-02-20
6
4
67
78
7138
Research Paper
تعیین ویژگیهای بیوشیمیایی آنزیمهای گالاکتوزیداز درپروانهی ابریشم باف پاییزیHyphantria cunea Drury (Lepidoptera:Arctidae)
Biochemical Characterization of Galactosidases in the Fall WebWorm, Hyphantria cunea Drury (Lepidoptera:Arctidae)
مولود غلام زاده چیتگر
1
محمد قدمیاری
ghadamyari@guilan.ac.ir
2
جلال جلالی سندی
jjalali@guilan.ac.ir
3
بهروز کوچکی
kochaki@gmail.com
4
استادیار بخش تحقیقات گیاهپزشکی، مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان مازندران، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، ساری، ایران.
دانشیار گروه گیاهپزشکی، دانشکده علوم کشاورزی، دانشگاه گیلان، رشت، ایران.
استاد گروه گیاهپزشکی، دانشکده علوم کشاورزی، دانشگاه گیلان، رشت، ایران.
دانشجوی سابق کارشناسی ارشد گروه گیاهپزشکی، دانشکده علوم کشاورزی، دانشگاه گیلان، رشت، ایران.
چکیده
در تحقیق حاضر ویژگیهای بیوشیمیایی آنزیمهای گالاکتوزیدازدر لولهی گوارش، همولنف و غدد بزاقی لاروهای پروانهی ابریشم باف پاییزیHyphantria cunea Drury (Lepidoptera:Arctidae) مورد بررسی قرارگرفت. طبق نتایج با اندازهگیری فعالیت آنزیم در مراحل مختلف لاروی، بیشترین فعالیت آنزیم در لاروهای سن پنج مشاهده شد. میزانpH بهینه برای فعالیت آلفا گالاکتوزیداز در لولهی گوارش برابر هفت، برای بتا گالاکتوزیداز در لوله گوارش، غدد بزاقی و همولنف به ترتیب هفت، هفت و شش بود. دمای بهینه برای فعالیت آلفا گالاکتوزیدازدر لولهی گوارش برابر 45 درجهی سلسیوس و برای بتا گالاکتوزیداز در لولهی گوارش، غدد بزاقی و همولنف به ترتیب 45،45 و 55 درجهی سلسیوس به دست آمد. فعالیت آنزیم آلفا گالاکتوزیداز با افزودن یونK+ (10 میلیمولار) نسبت به شاهد به طور معنیداری افزایش یافت. بیشترین بازدارندگی روی فعالیت آنزیمهای آلفا و بتا گالاکتوزیدازبه ترتیب در حضور اوره (چهار میلیمولار) وSDS (هشت میلیمولار) مشاهده شد.
https://arpp.tabrizu.ac.ir/article_7138_387a3766b3fbe0ead6b59d01c394d3aa.pdf
واژههای کلیدی:آلفا گالاکتوزیداز
بتا گالاکتوزیداز
پروانهی ابریشم باف پاییزی
ویژگیهای بیوشیمیایی
per
دانشگاه تبریز
پژوهش های کاربردی در گیاهپزشکی
2383-1855
2717-3178
2018-02-20
6
4
79
88
7139
Research Paper
کنترل بیولوژیک شب پره ی مینوز گوجه فرنگی Tuta absoluta (Meyrick) (Lepidoptera: Gelechiidae) با استفاده از عوامل قارچی و باکتریایی بیماریزای حشرات
Biological Control of Tomato Leafminer Moth, Tuta absoluta (Meyrick) (Lepidoptera: Gelechiidae) Using Entomopathogenic Fungi and Bacteri
فریبا سهرابی
f.sohrabi1361@gmail.com
1
فاطمه جمالی
fatemeh.jamali@gmail.com
2
استادیار گروه گیاهپزشکی، دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه خلیج فارس بوشهر.
استادیارگروه گیاهپزشکی، دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه خلیج فارس بوشهر.
چکیده
شبپرهی مینوز گوجهفرنگی Tuta absoluta (Meyrick) یکی از آفات مهم گوجهفرنگی در ایران است. در این مطالعه، بیماریزایی جدایههای IRAN 1395C Beauveria bassiana و Metarhizium anisopliae IRAN 1018C و یک فرمولاسیون تجاری از باکتری Bacillus thuringiensis روی لاروهای سن دوم این آفت مورد بررسی قرار گرفت. آزمایشهای زیستسنجی با روش غوطهوری برگ در سوسپانسیون اسپور در دمای 1 ± 25 درجهی سانتیگراد و رطوبت نسبی 5 ± 70 درصد و دوره نوری 8 :16 ساعت (روشنایی به تاریکی) تحت شرایط آزمایشگاهی صورت گرفت. نتایج نشان داد که قارچ B. bassiana به صورت مجزا و نیز در ترکیب با قارچ M. anisopliae ، بیش از 80 درصد مرگ و میر در لاروهای آفت پس از گذشت هفت روز از زمان اعمال تیمار را بوجود آورد. کمترین میزان LT50، به ترتیب 84/35 و 25/28 ساعت، در این دو تیمار مشاهده شد. باکتری B. thuringiensis حدود 65 درصد مرگ و میر در لاروهای آفت پس از هفت روز ایجاد نمود که با مرگ و میر ایجاد شده توسط قارچ B. bassianaاز نظر آماری تفاوت معنیداری نداشت. با این حال، جدایه IRAN 1018C قارچ M. anisopliae به طور معنیدار تاثیر کمتری نسبت به جدایه IRAN 1395C قارچB. bassiana و باکتری B. thuringiensis در کنترل لاروهای T. absoluta نشان داد.
https://arpp.tabrizu.ac.ir/article_7139_2a64e91af58b36602142633215a9a431.pdf
واژه های کلیدی: مینوز گوجهفرنگی
Bacillus thuringiensis
Beauveria bassiana
Metarhizium anisopliae
per
دانشگاه تبریز
پژوهش های کاربردی در گیاهپزشکی
2383-1855
2717-3178
2018-02-20
6
4
89
106
7140
Research Paper
واکنش تابعی دو جمعیت زنبور Trissolcus vassilievi (Mayr) به تخم سن گندم (Eurygaster integriceps Puton)
Functional Response of Two Populations of Trissolcus vassilievi (Mayr) on Sunn Pest Eggs (Eurygaster integriceps Puton)
پریسا بنامولایی
1
شهزاد ایرانی پور
iranipoor@yahoo.com
2
شهریار عسگری
s.asgari1344@yahoo.com
3
استادیار گروه علوم جانوری، دانشکده علوم طبیعی، دانشگاه تبریز
استاد گروه گیاهپزشکی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه تبریز
استادیار پژوهشی بخش تحقیقات گیاهپزشکی، مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی ورامین
چکیده
در بین دشمنان طبیعی سن گندم، زنبورهای پارازیتویید تخم نقش فعالی در کاهش جمعیت سن در مزارع دارند. در این میان زنبورTrissolcus vassilievi بهعنوان یکی از مهمترین گونهها در کنترل زیستی سن گندم محسوب میشود. در این پژوهش دو جمعیت زنبور و دو جمعیت سن گندم با منشاء تبریز و ورامین مورد استفاده قرار گرفتند. آزمایشهای واکنش تابعی در دو زمان 6 و24 ساعت با استفاده از زنبورهای ماده 24 ساعته بارور تغذیه کرده نسل سوم از هر جمعیت زنبور و نتاج حاصل از تلاقی معکوس آنها انجام شدند. نتایج تجزیه رگرسیون لجستیک واکنش تابعی دو جمعیت زنبور به تراکمهای مختلف تخم دو جمعیت سن گندم نشان داد که در تمام تیمارها واکنش تابعی از نوع سوم بود. مقادیر پارامترهای واکنش تابعی نوع سوم شامل قدرت جستجو (b) و زمان دستیابی (Th) در تمام تیمارها بسیار نزدیک بههم بود. افزایش زمان آزمایش از 6 به 24 ساعت تأثیری درمیزان پارازیتیسم نداشت و تنها باعث افزایش کاذب زمان دستیابی و کاهش شیب خط نرخ حمله شد. بیشینه نرخ حمله در جمعیتهای اصلی بین 42 تا 45 و در تلاقیها حداکثر 5/47 عدد بر روز متغیر بود. زمان دستیابی زنبورهای تبریز قدری طولانیتر و پارامتر b در زنبورهای ورامین بیشتر بود که نشان میدهد در این زنبورها با افزایش تراکم میزبان، نرخ حمله با شتاب بیشتری افزایش مییابد، یا واکنش وابسته به تراکم قویتری دارند. اثر میزبان در هیچکدام از تیمارها معنیدار نبود. این بررسی نشان داد زنبورهای ورامین برتری جزئی از لحاظ نرخ حمله و سرعت کاوش دارند.
https://arpp.tabrizu.ac.ir/article_7140_538285431f82e78ae16ad9ea672ed936.pdf
واژه های کلیدی: جمعیت میزبان
زمان دستیابی
زنبور پارازیتویید
قدرت جستجو
کنترل زیستی
per
دانشگاه تبریز
پژوهش های کاربردی در گیاهپزشکی
2383-1855
2717-3178
2018-02-20
6
4
107
118
7141
Research Paper
کنترل مینوز مرکبات Phyllocnistis citrella با استفاده از روغن معدنی در مازندران و تأثیر آن بر فیتوزئیدههای شکارگر
Control of Citrus Leafminer Using Mineral Oil in Mazandaran and Its Effects on Predatory Phytoseiid Mites
زهرا کردفیروزجایی
1
محمدرضا دماوندیان
m.damavandian@sanru.ac.ir
2
دانشآموختهی کارشناسی ارشد حشره شناسی ، گروه گیاهپزشکی، دانشکده علوم زراعی، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری.
دانشیار گروه گیاهپزشکی، دانشکده علوم زراعی، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری.
چکیده
در این بررسی تاثیر روغن معدنی و حشره کش ایمیداکلوپراید روی پروانهی مینوز مرکبات، Phyllocnistis citrella Stainton (Lep: Gracillariidae) ، جمعیت کنهی قرمز مرکبات Panonychus citri McGregor و کنههای شکارگر فیتوزئیده با یکدیگر مقایسه شدند. در آزمایش اول، میانگین تعداد دالانهای بوجود آمده در هر برگ درختان مورد آزمایش توسط لارو مینوز مرکبات در تیمارهای روغن معدنی با غلظت 700 میلیلیتر در یکصد لیتر آب، ایمیداکلوپرید (چهار سیسی در دو لیتر آب) و شاهد به ترتیب 27/0، 37/0 و95/2 عدد ، درصد مرگ و میر لاروها به ترتیب 85/51، 83/37 و10/26 درصد و درصد لاروهای تبدیل شده به شفیره به ترتیب 09/47، 4/59 و 8/73 درصد بود. میانگین تعداد دالانهای ایجاد شده در هر برگ در تیمارهای روغن معدنی با غلظت 900 میلیلیتر در یکصد لیتر آب، ایمیداکلوپراید (چهار سیسی در دو لیتر آب) و شاهد به ترتیب 09/0، 3/0 و96/2 عدد ، درصد مرگ و میر لاروها به ترتیب 57/77، 06/60 و10/26 درصد، درصد لاروهای تبدیل شده به شفیره به ترتیب 01/11 ، 23/36 و 32/75 درصد بود. در آزمایش دوم، میانگین تعداد تخم و مراحل مختلف رشدی Panonychus citri در سمپاشی با ایمیداکلوپراید در تمام تاریخ های نمونهبرداری بطور چشمگیری بیشتر از روغنپاشی با روغن معدنی بود، از طرفی تعداد تخم و مراحل مختلف رشدی کنههای شکارگر فیتوزئیده در روغنپاشی با روغن معدنی بطور چشمگیری بیشتر از سمپاشی با ایمیداکلوپراید بود. نتایج نشان داد که روغن معدنی قادر به کنترل کافی مینوز مرکبات بوده و میتواند جایگزین آفتکش ایمیداکلوپراید در باغات مرکبات استان مازندران گردد.
https://arpp.tabrizu.ac.ir/article_7141_d207a2090ae20e9fd3bdb579030f495f.pdf
واژههای کلیدی: روغن معدنی
ایمیداکلوپراید
کنه قرمز مرکبات
مینوز برگ
per
دانشگاه تبریز
پژوهش های کاربردی در گیاهپزشکی
2383-1855
2717-3178
2018-02-20
6
4
119
130
7142
Research Paper
مقایسه ی کارایی حشره کشی پودر میکرونیزه ی کائولین و روغن معدنی با حشره کش دیازینون علیه زنجرک خرماOmmatissus lybicus (Hemiptera: Tropiduchidae) در استان های فارس و کرمان
Comparison of Insecticidal Efficacy of Kaolin Powder and Mineral Oil with Diazinon Insecticide to Control Dubas Bug, Ommatissus lybicus (Hemiptera: Tropiduchidae) in Fars and Kerman provinces
حسین پژمان
hossein.pezhman@yahoo.com
1
محمدجواد حصاری
2
هادی زهدی
zohdi-hadi@yahoo.com
3
حسین فرازمند
farazmand@areeo.ac.ir
4
بخش تحقیقات گیاهپزشکی، مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی فارس، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، شیراز.
بخش تحقیقات گیاهپزشکی، مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی کرمان، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، کرمان.
بخش تحقیقات گیاهپزشکی، مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی کرمان، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، کرمان.
موسسه تحقیقات گیاهپزشکی کشور، تهران.
چکیده
زنجرک خرما یکی از آفات کلیدی خرما در ایران میباشد. این آفت با تغذیه از شیرهی گیاهی و ترشح عسلک فراوان موجب کاهش کمیت و کیفیت میوه خرما و ارزش بازار پسندی آن میشود. در این آزمایش اثر حشرهکشی غلظتهای سه، پنج و هفت درصد کائولین تولید داخل و سه نوع روغن معدنی (آریاشیمی، پرتونار و ولک با غلظت 5/1 درصد) با حشرهکش دیازینون (دو در هزار) علیه پورههای نسل اول زنجرک خرما در دو استان فارس و کرمان و در سالهای 1392 و 1393 مقایسه شد. در هر دو منطقه اختلاف معنیدار در سطح احتمال یک درصد بین تیمارها از نظر درصد مرگ و میر پورهها مشاهده شد. درصد مرگ و میر پورهها در تیمارهای استفاده از کائولین سه، پنج و هفت درصد در فارس به ترتیب 2/35، 2/58 و 45/61 درصد و در کرمان به ترتیب 5/34، 5/70 و 80 درصد بود. همچنین، درصد مرگ و میر پورهها در تیمار کاربرد روغن ولک در کرمان 4/26 درصد و در تیمارهای روغن آریاشیمی و پرتونار در فارس به ترتیب75/41 و 4/39 درصد بود. در کل، هیچکدام از فرمولاسیون روغن معدنی در کنترل زنجرک خرما موثر نبودند، اما کائولین هفت درصد بهعنوان ترکیبی زیستسازگار میتواند جایگزینی موثر و امیدبخش برای حشرهکش دیازینون در برنامه مبارزه با زنجرک خرما باشد.
https://arpp.tabrizu.ac.ir/article_7142_6a0863e458e33f76e2449b84eeb9f6b6.pdf
واژه های کلیدی: پورهها
حشرهکشهای زیست سازگار
درصد مرگ و میر
زنجرک خرما
per
دانشگاه تبریز
پژوهش های کاربردی در گیاهپزشکی
2383-1855
2717-3178
2018-02-20
6
4
131
146
7143
Research Paper
کارایی تور ضدحشره در کاهش آلودگی توتفرنگی به سه آفت مهم و بررسی اثر چند ترکیب زیست سازگار روی کنه ی دولکهای Tetranychus urticae K.، در شرایط گلخانهای
Efficacy of Insect-Proof Screen in Reducing Infestation of Strawberry by three Important Pests and Effects of Some Biorational Compounds on the two-Spotted Spider Mite Tetranychus urticae K., Under Greenhouse Conditions
لیلا کیانی
lili_kiany@yahoo.com
1
محسن یزدانیان
mohsenyazdanian@gau.ac.ir
2
بهرام تفقدی نیا
tafaghodinia@gmail.com
3
محمدحسن سرایلو
sarailoo@gau.ac.ir
4
دانشجوی سابق کارشناسی ارشد حشره شناسی کشاورزی، گروه گیاهپزشکی، دانشکده تولید گیاهی، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، گرگان، ایران.
استادیار گروه گیاهپزشکی، دانشکده تولید گیاهی، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، گرگان، ایران.
دانشیار گروه گیاهپزشکی، دانشکده تولید گیاهی، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، گرگان، ایران.
پژوهشگر سازمان پژوهش های علمی و صنعتی ایران، تهران، ایران.
چکیده
توتفرنگی در میان میوههای معتدله یک میوهی بیمانند میباشد و ایران به دلیل دارا بودن شرایط اقلیمی مناسب میتواند با تولید ارگانیک آن به یک تولید و صادرکنندهی مهم تبدیل شود. در این تحقیق، امکان استفاده از تور ضدحشره علیه کنهی دولکهای (Tetranychus urticae)، تریپس غربی گل (Frankliniella occidentalis) و شتهی توت فرنگی (Chaetosiphon fragaefolii) بررسی شد. آلودگی گلخانههای ارگانیک و شاهد به این آفات و نیز عملکرد بوتهها و کیفیت (میانگین وزن یک میوه) در گلخانههای ارگانیک، شاهد و تجاری به صورت طرح کاملا تصادفی مورد مطالعه قرار گرفت. تاثیر چند ترکیب زیستسازگار علیه کنهی دولکهای در قالب طرح کاملا تصادفی و به روش تاگوچی ارزیابی گردید. طبق نتایج، در گلخانهی ارگانیک، میزان آلودگی برگها به کنهی دولکهای و فراوانی جمعیت تریپس طی یک ماه نمونهبرداری همواره زیر آستانهی زیان اقتصادی (به ترتیب آلودگی 25 درصد برگچهها به کنه و پنج عدد تریپس در هر گل) قرار داشت ولی در گلخانهی شاهد، میزان آلودگی همواره از آستانه بالاتر بود. فراوانی جمعیت شتهی توتفرنگی نیز در گلخانهی شاهد همواره از گلخانهی ارگانیک (صفر) بیشتر بود ولی در هر دو گلخانه، فراوانی جمعیت شته زیر آستانهی زیان اقتصادی (30 شته در هر گیاه) قرار داشت. عملکرد در گلخانهی تجاری (4/317 گرم بر بوته) از گلخانهی ارگانیک (9/216 گرم بر بوته) بیشتر بود، ولی از نظر وزن یک میوه بین این دو گلخانه (به ترتیب 1/12 و 91/11 گرم) اختلاف معنیداری وجود نداشت. دو بار استفاده از نیمآزال به فاصلهی دو روز در غلظت 12000 پیپیام به میزان 40 میلیلیتر برای هر گلدان به خوبی توانست کنهی دولکهای را کنترل کند. با توجه به نتایج، استفاده از تورهای ضدحشره با مش مناسب جهت جلوگیری از ورود این سه آفت به داخل گلخانه، و نیز استفاده از فرمولاسیونهای تجاری حاوی آزادیراکتین در تولید ارگانیک توتفرنگی توصیه میشود.
https://arpp.tabrizu.ac.ir/article_7143_8fc7e0dee5b2eb1f8bcfd7abbc2769eb.pdf
واژه های کلیدی: ترکیبات زیست سازگار
توتفرنگی
تور ضدحشره
تولید ارگانیک
گلخانه
per
دانشگاه تبریز
پژوهش های کاربردی در گیاهپزشکی
2383-1855
2717-3178
2018-02-20
6
4
147
163
7144
Research Paper
اثرات زیرکشندگی Bacillus thuringiensis subsp. kurstaki Berliner روی کرم غوزه پنبه، Helicoverpa armigera Hübner
Sublethal Effects of Bacillus thuringiensis subsp. kurstaki Berliner on Cotton Bollworm, Helicoverpa armigera Hübner
ناهید واعظ
naheedvaez@gmail.com
1
شهزاد ایرانی پور
shiranipour@tabriz.ac.ir
2
میرجلیل حجازی
j_hejazi@yahoo.com
3
استادیار گروه گیاهپزشکی دانشکده کشاورزی دانشگاه شهید مدنی آذربایجان.
استاد گروه گیاهپزشکی دانشکده کشاورزی دانشگاه تبریز
استاد گروه گیاهپزشکی دانشکده کشاورزی دانشگاه تبریز
چکیده کرم غوزه پنبه، Helicoverpa armigera Hübner (Lepidopter: Noctuidae) یکی از آفات مهم محصولات کشاورزی در غالب نقاط دنیا از جمله ایران میباشد. در این آزمایش اثرات زیرکشنده غلظت LC20 باکتریBacillus thuringiensis subsp. kurstaki Berliner روی لاروهای سن سوم کرم غوزه پنبه در شرایط دمایی 1 ± 26 درجه سلسیوس، رطوبت نسبی10 ± 65 درصد و دوره نوری 8 : 16 ساعت (تاریکی : روشنایی) در آزمایشگاه مورد بررسی قرار گرفت. بر اساس آزمایشهای زیستسنجی صورت گرفته، غلظت LC20 باکتری B. thuringiensis، روی لاروهای سن سوم کرم غوزه پنبه، 105 × 8/9 واحد موثر در لیتر (IU/L) بهدست آمد. میانگین طول عمر و میانگین تعداد تخم گذاشته شده در طول عمر افراد ماده H. armigera در شاهد و تیمار باکتری بهترتیب، 05/1 ± 63/16، 05/1 ± 88/13 روز، 68/147 ± 83/1336 و 68/147 ± 1029 تخم بهدست آمد که در مورد هر دو فراسنجه، تفاوت معنیداری در سطح احتمال 5% وجود داشت. نرخ تولیدمثل خالص (R0) در شاهد و تیمار باکتری بهترتیب، 89/51 ± 22/582 و 78/27 ± 38/126 ماده/ ماده/ نسل، نرخ ذاتی افزایش جمعیت (rm)، 002/0 ± 1442/0 و 004/0 ± 1082/0 ماده/ ماده/ روز، نرخ متناهی رشد (λ)، 003/0 ± 155/1 و 004/0 ± 114/1 ماده/ ماده/ روز، طول مدت یک نسل (T)، 62/0 ± 16/44 و 62/0 ± 73/44 روز و زمان دوبرابر شدن جمعیت (DT)، 08/0 ± 80/4 و 21/0 ± 41/6 روز بهدست آمد که به غیر از میانگین طول مدت یک نسل بقیه فراسنجههای رشد جمعیت پایدار H. armigeraاختلاف معنیداری در سطح احتمال 5% بین شاهد و تیمار باکتری نشان دادند. نتایج نشان داد که باکتری مذکور توانایی کاهش جمعیت کرم غوزه پنبه را دارد و جهت کاهش مصرف سموم در مناطقی که آفت مذکور حضور دارد این ماده میکروبی قابل پیشنهاد است.
https://arpp.tabrizu.ac.ir/article_7144_864efc573281c95ff813e4f5adc470fa.pdf
واژه های کلیدی: زیستسنجی
فراسنجه های جمعیت پایدار
کرم غوزه پنبه
Bacillus thuringiensis