@article { author = {Azimi, Hossein and Jafary, Hossein and Karbalaei Khiavi, Hossein}, title = {Effects of Trifloxystrobin + Tebuconazole (Nativo®) Fungicide on the Control of Apple Scab Disease}, journal = {Journal of Applied Research in Plant Protection}, volume = {5}, number = {1}, pages = {1-15}, year = {2016}, publisher = {University of Tabriz}, issn = {2383-1855}, eissn = {2717-3178}, doi = {}, abstract = {}, keywords = {}, title_fa = {اثر قارچ کش تری فلوکسی استروبین + تبوکونازول (ناتیوو®) در کنترل بیماری لکه سیاه سیب}, abstract_fa = {چکیده اثر تری­فلوکسی­استروبین + تبوکونازول (ناتیوو® WG 75) در کنترل لکه سیاه سیب در قالب طرح بلوک­های کامل تصادفی با پنج تیمار در طالقان، زنجان و مشکین­شهر بررسی شد. تیمارها دوزهای 2/0 و 3/0 درهزار از تری­فلوکسی­استروبین + تبوکونازول (ناتیوو®) به­عنوان قارچ­کش هدف و دوز 2/0 در­هزار از ­تری­فلوکسی­استروبین (فلینت®WG 500 ) و کرزوکسیم ­متیل (استروبی® WG 500) به­عنوان قارچ­کش­های­ مرجع همراه با شاهد بدون استفاده از قارچ­کش بودند. سم­پاشی کرت­های آزمایشی در مراحل تورم جوانه­های برگی، ریزش گلبرگ­ها و 14 روز بعد از دومین سم­پاشی، براساس الگوی چاپمن و کاتلین صورت گرفت. ارزیابی تیمارها 14 روز پس از مشاهده اولین علائم بیماری روی برگ در کرت­های آزمایشی شاهد از طریق ارزیابی شاخص شدت بیماری انجام شد. در مورد میوه­ها، ارزیابی با برآورد شاخص شدت بیماری قبل از برداشت بر اساس الگوی مارش انجام شد. نتایج نشان داد که ناتیوو 2/0 و 3/0 در­هزار به­ترتیب با کاهش بیماری در برگ به­مقدار 57/97 و 92/97 درصد در آزمایشات طالقان و زنجان و 92 و 6/98 درصد در آزمایش مشکین­شهر نسبت به شاهد، دارای اثر یکسان در کنترل بیماری است. هم­چنین ارزیابی اثر تیمارها در کنترل لکه سیاه روی میوه سیب نشان داد که ناتیوو 2/0 و 3/0 در­هزار در آزمایش طالقان به­ترتیب با کاهش بیماری به­مقدار 3/96 و 5/97 درصد و در آزمایش مشکین­شهر به­ترتیب با کاهش بیماری به­مقدار 5/88 و 3/94 درصد در مقایسه با شاهد دارای اثر یکسان در کنترل بیماری هستند. این نتایج امکان استفاده از ناتیوو در تناوب با فلینت و استروبی و یا در جای­گزینی با آنها را تایید می­کنند.  }, keywords_fa = {واژه‌های کلیدی: استروبی,تری فلوکسی استروبین,فلینت,کرزوکسیم متیل}, url = {https://arpp.tabrizu.ac.ir/article_5053.html}, eprint = {https://arpp.tabrizu.ac.ir/article_5053_4d31f2e126820eece4d59ae60b1a55b0.pdf} } @article { author = {hassanpour, mehdi and yaghmaei, Alireza and golizadeh, Ali and raffei, hoshang and Mottaghinia, lila}, title = {Temperature-Dependent Functional Response of the Predatory Bug Orius laevigatus (Fieber) Preying Upon the Two-Spotted Spider Mite, Tetranychus urticae (Koch)}, journal = {Journal of Applied Research in Plant Protection}, volume = {5}, number = {1}, pages = {17-34}, year = {2016}, publisher = {University of Tabriz}, issn = {2383-1855}, eissn = {2717-3178}, doi = {}, abstract = {}, keywords = {}, title_fa = {واکنش تابعی وابسته به دما در سن شکارگر(Fieber) Orius laevigatusنسبت به کنه ی دولکه ای، Tetranychus urticae Koch}, abstract_fa = {چکیده دما یکی از عوامل مهمی است که می­تواند دینامیسم شکارگر-شکار را تحت تأثیر قرار دهد. در این تحقیق،واکنش تابعی حشرات کامل نر و ماده سن Orius laevigatusنسبت به کنه­ی­ دولکه­ای Tetranychus urticaeدر سه دمای20، 25 و 30 درجه­ی­ سلسیوس در آزمایشگاه مورد بررسی قرار گرفت. تراکم­های مختلفی از مخلوط پوره­های سنین اول و دوم کنه (دو، چهار، هشت، 16، 32 و 64) روی دیسک­های برگی (به قطر شش سانتی­متر) خیاردر 10 تکرار به صورت جداگانه در اختیارحشرات کامل نر و ماده سن شکارگرقرار داده شد. تعداد طعمه‌های خورده شده پس از 24 ساعت شمارش و ثبت شد. برای تعیین نوع واکنش تابعی وپارامترهای آن به ترتیب از رگرسیون لجستیک و رگرسیون غیرخطی در نرم­افزار SAS استفاده شد. با افزایش دما و تعداد طعمه در دسترس، نرخ شکارگری هر دو جنس نر و ماده­ شکارگر افزایش یافت. واکنش تابعی افراد نر و ماده ­O. laevigatus نسبت به تراکم­های مختلف کنه­­ی دولکه­ای در دماهای 20 و 25 درجه­ی سلسیوس از نوع دوم و در دمای 30 درجه­ی سلسیوس از نوع سوم به دست آمد. نرخ حمله­ی حشرات ماده سن شکارگر در دماهای 20 و 25 درجه­­ی سلسیوس به ترتیب 0452/0و 0498/0و در حشرات نر به ترتیب0457/0 و 0460/0 برساعت تخمین زده شد. کمترین زمان دستیابی در هر دو جنس نر و ماده در دمای 25 درجه­ی سلسیوس محاسبه شد. نتایج نشان داد که سن شکارگرO.laevigatusدردماهای بالاتر بهتر می­تواند کنه­ی دولکه­ای، T. urticae را کنترل کند.  }, keywords_fa = {واژه­ های کلیدی: سن Orius,کنه­ی­ دولکه­ای,فعالیت شکارگری,واکنش تابعی}, url = {https://arpp.tabrizu.ac.ir/article_5054.html}, eprint = {https://arpp.tabrizu.ac.ir/article_5054_0ac6721f6aeef053fe92497ee7030dfa.pdf} } @article { author = {Dastbarjan, Mahsa and Habibpour, Behzad and Eslamizadeh, Rahim}, title = {Viability of Metarhizium anisopliae (Metschnikoff) Sorokin Conidia in Vegetable Oil Formulations and Their Virulence on the Termite Microcerotermes diversus Silvestri (Isoptera: Termitidae)}, journal = {Journal of Applied Research in Plant Protection}, volume = {5}, number = {1}, pages = {35-48}, year = {2016}, publisher = {University of Tabriz}, issn = {2383-1855}, eissn = {2717-3178}, doi = {}, abstract = {}, keywords = {}, title_fa = {قابلیت زنده‌مانی کنیدی‌های(Metschnikoff) Sorokin Metarhizium anisopliae در فرمولاسیون‌ روغن‌های گیاهی و میزان کشندگی آنها روی موریانهMicrocerotermes diversus Silvestri (Isoptera: Termitidae}, abstract_fa = {چکیده در این تحقیق، فرمولاسیون‌هایی به صورت امولسیون از روغن‌های گیاهی مختلف شامل آفتابگردان، ذرت، رزماری، زیتون، کنجد و گردو حاوی کنیدی‌های Metarhizium anisopliae (Metschnikoff) Sorokin همراه با فرمولاسیون شاهد تهیه گردید. جوانه‌زنی کنیدی‌های قارچی در تمام فرمولاسیون‌ها ارزیابی شد. بر اساس نتایج حاصل فرمولاسیون‌های شاهد و روغن زیتون بالاترین میانگین جوانه‌زنی کنیدی را نشان دادند در حالی که کم‌ترین میانگین جوانه‌زنی در فرمولاسیون روغن کنجد مشاهده شد. هم‌چنین چهار غلظت 108، 107، 106 و 105 کنیدی در میلی‌لیتر از فرمولاسیون‌های مذکور در جمعیت موریانه Microcerotermes diversus Silvestri (Isoptera: Termitidae)  مورد بررسی قرار گرفتند. با توجه به سرعت زیاد مرگ و میر در سه غلظت اول، تنها غلظت 105 کنیدی در میلی‌لیتر از فرمولاسیون‌ها معیار مقایسه قرار داده شد. نتایج نشان دهنده بالاترین میانگین درصد مرگ و میر (25/91%) در فرمولاسیون روغن کنجد و پایین‌ترین میانگین درصد مرگ و میر (33/58%) در فرمولاسیون شاهد بود. کم‌ترین مقدار LT50 (38/2روز) در فرمولاسیون روغن کنجد و  بیشترین مقدار آن (9/15 روز) در فرمولاسیون شاهد محاسبه شد. کم‌ترین LC50 محاسبه شده (104 ´ 7/1 کنیدی در میلی‌لیتر) نیز مربوط به فرمولاسیون روغن کنجد بود.}, keywords_fa = {واژه‌های کلیدی: امولسیون,جوانه‌زنی,غلظت,مرگ و میر}, url = {https://arpp.tabrizu.ac.ir/article_5055.html}, eprint = {https://arpp.tabrizu.ac.ir/article_5055_da0f2c737913fdc54056e95e7e9f955c.pdf} } @article { author = {Viani, Ali and Sinha, Parimal}, title = {Impact of Elevated CO2 and Temperature on Some Epidemiological Factors in Cochliobolus sativus, the Causal Agent of Spot Blotch in Wheat}, journal = {Journal of Applied Research in Plant Protection}, volume = {5}, number = {1}, pages = {49-64}, year = {2016}, publisher = {University of Tabriz}, issn = {2383-1855}, eissn = {2717-3178}, doi = {}, abstract = {}, keywords = {}, title_fa = {تاثیر افزایش دی‏ اکسید‏کربن و دما بر روی برخی عوامل همه ‏گیری شناختی در قارچ Cochliobolus sativus عامل بیماری لکه‏ برگی گندم}, abstract_fa = {چکیده تاثیر مقادیر افزایش یافته‏ی دی‏اکسید‏کربن و دما بر بیماری لکه‏برگی گندم ناشی از قارچ Cochliobolus sativus در شرایط محیطی کنترل شده بررسی گردید. بوته‏های گندم در دو سطح از غلظت 2CO  (360 و 550 پی‏پی‏ام) و دو سطح از دما (22 و 25 درجه‏ی سانتیگراد) در اتاقک رشدی، پرورش یافته و در سن سی‏روزگی با اسپورهای بیمارگر تلقیح شدند. غلظت بالای 2CO موجب افزایش مساحت برگ، اندازه‏ی لکه‏ها، درصد سطح نکروزه‏ی برگ و کاهش تعداد لکه‏ها در واحد سطح برگ و کاهش دوره‏ی نهفتگی هم برای ظهور لکه‏ها و هم برای اسپورزایی گردید. تاثیر افزایش دما نیز به صورت افزایش تعداد لکه‏ها و سطح نکروزه‏ی برگ‏ها و کاهش دوره‏ی نهفتگی برای ظهور لکه‏ها و اسپورزایی مشاهده شد ولی تاثیر آن روی مساحت برگ و میانگین اندازه‏ی لکه‏ها معنی‏دار نبود. کوتاه‏ترین زمان برای دوره‏ی نهفتگی و بیشترین درصد آلودگی برگ‏ها در تیمار ترکیبی550 پی‏پی‏ام غلظت 2CO و دمای 25 درجه‏ی سانتی‏گراد ثبت گردید. در اتاقک‏های رشدی با شیب دمایی نیز تاثیر افزایش دما به صورت افزایشی معنی‏دار در شدت بیماری در تمامی ژنوتیپ‏ها و ارقام مورد بررسی گندم مشاهده شد. بنابراین اثر مستقیم افزایش دما و دی‏اکسید‏کربن بر بیمارگر و میزبان، نقشی تعیین کننده در افزایش شدت بیماری لکه‏برگی گندم دارد.  }, keywords_fa = {واژه ­های کلیدی: تغییر اقلیم,دمای افزایش یافته,2CO افزایش یافته,لکه‏برگی گندم}, url = {https://arpp.tabrizu.ac.ir/article_5058.html}, eprint = {https://arpp.tabrizu.ac.ir/article_5058_4818fa2ce1adf8b3e986c9292312f620.pdf} } @article { author = {Reihani, Maliheh and Yazdanian, Mohsen and Afshari, Ali}, title = {Enhancing Insecticidal Efficacy and Remedying Dilatory Effect of Diatomaceous Earth Sayan® against Adults of the Rice Weevil, Sitophilus oryzae (L.), in Combination with Myrtle Essential Oil, Myrtus communis L.}, journal = {Journal of Applied Research in Plant Protection}, volume = {5}, number = {1}, pages = {65-78}, year = {2016}, publisher = {University of Tabriz}, issn = {2383-1855}, eissn = {2717-3178}, doi = {}, abstract = {}, keywords = {}, title_fa = {افزایش کارایی حشره‌کشی و رفع اثر تاخیری خاک دیاتومه‌ی سایان علیه حشرات کامل شپشه‌ی برنج Sitophilus oryzae L. ، در ترکیب با اسانس مورد Myrtus communis L.}, abstract_fa = {چکیده در این پژوهش، اثر حشره‌کشی خاک دیاتومه‌ی سایان در ترکیب با فرمولاسیون ام‌جی حاوی اسانس گیاه مورد Myrtus communis L. روی حشرات کامل شپشه‌ی برنج Sitophilus oryzae، بررسی شد. پنج دز 125/0، 25/0، 5/0، 1 و 5/1 گرم سایان بر یک کیلوگرم غله در ترکیب با چهار غلظت صفر و مقادیر برآورد شده LC10، LC20 و LC50 ام‌جی (به ترتیب برابر با 1267، 1790 و 3451 میکرولیتر بر لیتر هوا) بررسی شدند. آزمایش‌ها در دمای ºC2±26، رطوبت نسبی %5±65 و 16:8 L:D انجام شدند. مرگ و میر حشرات کامل روی دانه‌های گندم پس از 24، 48 و 72 ساعت در چهار تکرار محاسبه گردید. برای بررسی تولید نتاج، حشرات کامل زنده و مرده پس از 72 ساعت از ظروف حذف و تعداد حشرات کامل ظاهر شده (به تفکیک زنده و مرده) پس از 45 و 90 روز شمارش شد. درصد مرگ و میر در ترکیب تیماری سایان به تنهایی پس از 72 ساعت نیز در دز 5/1 گرم بر کیلوگرم برابر با 66/16 درصد بود. استفاده‌ی ترکیبی ظرف 24 ساعت باعث افزایش معنی‌دار میزان مرگ و میر شد به طوری که طی 48 و به ویژه 72 ساعت بسیار قابل توجه بود و از حدود 80 درصد در ترکیب تیماری LC10‌- 125/0 گرم بر کیلوگرم طی 48 ساعت به حدود 100 درصد در ترکیب تیماری LC50- 5/1 گرم بر کیلوگرم رسید. در هیچ یک از ترکیب‌های تیماری حاوی اسانس نتاجی تولید نشد و نتاج نسل‌های F1 و F2 تنها در اثر استفاده‌ی انفرادی از سایان ظاهر شدند. نتایج این تحقیق افزایش قابل توجه اثر حشره‌کشی خاک دیاتومه‌ی سایان و نیز رفع اثر تاخیری آن (کاهش زمان درمعرض‌گذاری از حدود بیش از 14 روز به حدود 72 ساعت) را در ترکیب با اسانس مورد نشان دادند که می‌تواند در امر مبارزه با آفات انباری مورد توجه قرار گیرد.  }, keywords_fa = {واژه­ های کلیدی: اثر ترکیبی,ام­جی,سایان,شپشه‌ی برنج,کارایی حشره­کشی}, url = {https://arpp.tabrizu.ac.ir/article_5059.html}, eprint = {https://arpp.tabrizu.ac.ir/article_5059_7450889f194ef054ee61a44bdf6a67a3.pdf} } @article { author = {Zohurpouralk, Esfandyar}, title = {Application of Climatic Factors and Orchards Disinfection for the Control of Fire Blight in Khorasan Razavy Province}, journal = {Journal of Applied Research in Plant Protection}, volume = {5}, number = {1}, pages = {79-91}, year = {2016}, publisher = {University of Tabriz}, issn = {2383-1855}, eissn = {2717-3178}, doi = {}, abstract = {}, keywords = {}, title_fa = {استفاده از عوامل اقلیمی و سالم سازی باغات در کنترل آتشک گلابی در خراسان رضوی}, abstract_fa = {چکیده بیماری آتشک گلابی با عامل باکتریایی Erwinia amylovora (Brill) Winslow et al از جمله بیماری های مهم و اقتصادی درختان میوه دانه دار در دنیا و ایران می باشد. مدل های مختلفی در دنیا جهت مدیریت بیماری  آتشک گلابی توسعه یافته که مبتنی بر شرایط اقلیمی و فنولوژیکی درختان می­باشند. این مدل ها توانایی ما را در به کارگیری ترکیبات مختلف در دوران گلدهی افزایش می دهند. در تحقیق حاضر ابتدا عامل بیماری در باغ آلوده شناسایی و بقایای آلودگی ها حذف گردید. عوامل اقلیمی ثبت و سپس میانگین دما ورطوبت روزانه در باغ تعیین شد. برای جلوگیری از بلایت شکوفه، سمپاشی بر اساس عوامل اقلیمی منطبق بر سیستم خط منحنی دمایی (مدل تامسون) با توجه به فنولوژی درخت و زمان باز شدن گلها در قالب طرح بلوک کاملا" تصادفی با شش تیمار و سه تکرار  انجام شد. کمترین آلودگی مربوط به تیمار استرپتومایسین 100 میلی گرم بر لیتر ، در دوران حساس گلدهی و دردمای oC15تا oC1/18 از22/6% تا 5/8% متغیر می باشد. پس از آن تیمارهای اکسی تتراسیکلین با 200 میلی گرم بر لیتر و استارنر با 300 میلی گرم بر لیترودر دامنه 533/8% تا 33/16 قرار گرفتند. تاثیر تیمار  اکسی کلرور مس متغیر وبستگی به بارش و رطوبت داشت. نتایج نشان واکنش بین طول دوره گلدهی، تاریخ گلدهی و دما در هر رقم در مقایسه با مدل تامسون باعث کاهش تعداد سمپاشی می­گردد. بنابراین می­توان از این  مدل در باغ­های اطراف مشهد، نیشابور ، گلمکان و چناران  و سایر مناطق مشابه استفاده نمود.}, keywords_fa = {واژه‌های کلیدی: آتشک گلابی,باکتری کشها و مدل تامسون}, url = {https://arpp.tabrizu.ac.ir/article_5060.html}, eprint = {https://arpp.tabrizu.ac.ir/article_5060_58244c5d971443f3ae3a88eeb030cfd4.pdf} } @article { author = {Kolivand, Davod and Sokhandan Bashir, Nemat and Rostami, Afshin and Pirniakan, Parviz}, title = {Purification and Analysis of the Antigenic Properties of the Expressed Cucumber mosaic virus Coat Protein in Escherichia coli}, journal = {Journal of Applied Research in Plant Protection}, volume = {5}, number = {1}, pages = {93-102}, year = {2016}, publisher = {University of Tabriz}, issn = {2383-1855}, eissn = {2717-3178}, doi = {}, abstract = {}, keywords = {}, title_fa = {تخلیص و بررسی ویژگی های آنتی ژنیک پروتئین پوششی ویروس موزاییک خیار بیان شده در باکتری Escherichia coli}, abstract_fa = {چکیده تخلیص انواع پروتئین­های بیان شده­ی ویروسی با اهداف مختلف از جمله تولید آنتی­بادی­های چند همسانه­ای و تک همسانه­ای، مطالعه­ی ساختاری آنها، شناسایی توالی آمینو اسیدی و توالی پپتیدی با استفاده از انواع روش­های کروماتوگرافی، صورت می­پذیرد که عموماً کاربرد چنین روش­هایی مستلزم صرف هزینه­ی زیاد می­باشد. در این تحقیق سعی شد پس از بیان ژن پروتئین پوششی ویروس موزاییک خیار، تخلیص و خالص سازی پروتئین بیان شده مورد نظر از ژل پلی آکریل آمید انجام پذیرد. در همین راستا، پس از بیان ژن پروتئین پوششی ویروس موزاییک خیار در باکتری  Escherichia coli، الکترفورز پروتئین­های استخراج شده از باکتری­ در ژل پلی آکریل آمید صورت گرفت که نتایج بدست آمده حاکی از تولید مطلوب پروتئین برای استخراج از ژل بود. پس از بیان ژن مورد نظر در حجم زیاد، پروتئین بیان شده در باکتری روی ژل پلی آکریل آمید الکترفورز گردید. پس از الکترفورز و تعیین محل نوار پروتئین بیان شده، محل مورد نظر از ژل بریده و تخلیص گردید. سپس،  پروتئین تخلیص شده از ژل به منظور ایمنی زایی به خرگوش تزریق شد و سرم ایمن شده پس از سپری شدن زمان مناسب استحصال شد و عیار آن مشخص گردید. این روش با توجه به هزینه و امکانات قابل دسترس، در مقایسه با سایر روش­های تخلیص از جمله کروماتوگرافی، کم هزینه و کارا می باشد. همچنین نتایج دیبا و وسترن بلات با استفاده از پروتئین تخلیص شده و ایمن­زایی خرگوش نشان داد که از این پروتئین میتوان به منظور تولیدآنتی سرم و آنتی بادی برای ردیابی ویروس موزاییک خیار استفاده نمود.}, keywords_fa = {واژه­ های کلیدی: آنتی­بادی,تخلیص,پروتئین پوششی,نوترکیب,ویروس موزاییک خیار}, url = {https://arpp.tabrizu.ac.ir/article_5061.html}, eprint = {https://arpp.tabrizu.ac.ir/article_5061_3c514d351f19e0928ae8ef91595039be.pdf} } @article { author = {Sajadifard, Mohsen and Pajohandeh, Maghsoud and Shirzad, Akbar and Mohajjel Shoja, Haniyeh}, title = {Production of Tobacco Plant Resistant to PVX by RNA Silencing Mechanism}, journal = {Journal of Applied Research in Plant Protection}, volume = {5}, number = {1}, pages = {103-115}, year = {2016}, publisher = {University of Tabriz}, issn = {2383-1855}, eissn = {2717-3178}, doi = {}, abstract = {}, keywords = {}, title_fa = {تولید گیاه توتون مقاوم به ویروس PVX با استفاده از مکانیسم RNA Silencing}, abstract_fa = {چکیده یکی از مهم­ترین ویروس­های بیماری­زای خانواده سولاناسه ویروس (PVX)Potato X virus  می­باشد که سبب ایجاد لکه­های موزاییک سیستمیک در توتون (Nicotiana tabacum L.) و خسارت اقتصادی به آن می­شود. بهترین روش مدیریت این بیماری استفاده از ارقام مقاوم توتون است. در این تحقیق جهت ایجاد گیاهان توتون مقاوم به PVX ابتدا سازه سنجاق­سری قطعه­ای 400 نوکلوتیدی از ژن P25 این ویروس که ممانعت کننده از RNA Silencing در گیاه است، ساخته شد. برای این کار قطعه ژن P25 به روش PCR با آغازگرهای اختصاصی تکثیر و در دو مرحله، در دو جهت سنس و آنتی­سنس در ناقل pFGC5941 همسانه سازی شد. در مرحله بعد، سازه RNAi از روی این ناقل نوترکیب به واسطه­ آگروباکتریوم، به ریزنمونه­های (قطعات برگ) گیاهان توتون رقم سامسون انتقال یافت و گیاهان تراریخته با گزینش روی محیط کشت حاوی بستا بدست آمده که پس از تکثیر مورد بررسی­های فنوتیپی و مولکولی قرار گرفتند. بررسی مولکولی با PCR روی DNA گیاهان، وجود تراژن را تایید کرد. نسل بعدی گیاهان تراریخته در گلخانه به روش مکانیکی با PVX تلقیح شدند. نتایج ELISA با آنتی­بادی اختصاصی پروتئین پوششیPVX مقاومت سه لاین تراریخته را نشان داد. تایید مولکولی این سه لاین مقاوم توتون به PVX با استفاده از RT-PCR روی RNA استخراج شده از گیاهان به­کمک آغازگرهای CP ویروس انجام شد و ویروس در گیاهان تراریخت ردیابی نگردید. نتیجه این تحقیق منجر به تولید سه لاین مستقل توتون مقاوم به PVX شد که بررسی مقاومت آنها در شرایط مزرعه در حال انجام می­باشد.  }, keywords_fa = {واژه­ های کلیدی: توتون,ویروس PVX,مقاومت,گیاه تراریخته,RNA Silencing}, url = {https://arpp.tabrizu.ac.ir/article_5062.html}, eprint = {https://arpp.tabrizu.ac.ir/article_5062_d1223d14fb6ba95393934086c75b5d36.pdf} } @article { author = {Mahmoudi, Elham and Nasrouhnejad, Saeid and Mostafavi Neshabouri, Farveh Sadat}, title = {Molecular Detection and Distribution of Iranian Johnson grass mosaic virus (IJMV) in Golestan Province}, journal = {Journal of Applied Research in Plant Protection}, volume = {5}, number = {1}, pages = {117-126}, year = {2016}, publisher = {University of Tabriz}, issn = {2383-1855}, eissn = {2717-3178}, doi = {}, abstract = {}, keywords = {}, title_fa = {ردیابی مولکولی و تعیین پراکنش ویروس موزائیک ایرانی قیاق در استان گلستان}, abstract_fa = {چکیده ویروس موزائیک ایرانی قیاق (Iranian Johnson grass mosaic virus, IJMV) یکی از مهمترین پوتی­ویروس­های غلات است و علائمی مانند موزائیک نواری و نوارهای نکروتیک قرمز را در ذرت، سورگوم و قیاق ایجاد می­کند. در سال­های اخیر این علائم به صورت وسیع در استان گلستان مشاهده شده است. با توجه به منشاء بومی و امکان بقاء این ویروس در میزبان­های غیر زراعی و علف­های هرز، و نیز اهمیت کشت غلات در استان گلستان، آگاهی از میزان گسترش آن، به ویژه در مناطق عمده کشت ذرت، ضروری است. در تحقیق حاضر به منظور ردیابی سرولوژیکی و مولکولی و تعیین پراکنش IJMV در استان گلستان، از گیاهان ذرت، سورگوم و برخی علف­های هرزتیره غلات با علائم موزائیک و نوارهای نکروتیک قرمز در چهار مرحله نمونه­برداری صورت گرفت. سپس برای تعیین آلودگی نمونه­ها آزمون سرولوژیکی الایزا انجام شد. همچنین با استفاده از آزمون مولکولی RT-PCR و جفت آغازگرهای عمومی پوتی­ویروس­ها، بخشی از پروتئین پوششی ویروس تکثیر گردید. نتایج نشان داد که از بین 350 نمونه، تعداد 164 عدد (47 درصد) در آزمون الایزا واکنش مثبت و 186 نمونه واکنش منفی نشان دادند. بیشترین آلودگی در نمونه­های ذرت دیده شد. همچنین نتایج حاصل از الکتروفورز محصول PCR بر روی ژل آگارز، نشانگر تکثیر قطعه­ای به اندازه مورد انتظار حدود 327 جفت باز در نمونه­های آلوده بود. هدف تحقیق حاضر تعیین پراکنش IJMV و میزان آلودگی مناطق مختلف استان گلستان به این ویروس بود که با توجه به نتایج بدست آمده می­توان گفت IJMV پراکنش وسیعی در استان گلستان دارد.  }, keywords_fa = {واژه ­های کلیدی: پوتی­ویروس­های غلات,ذرت,ویروس موزائیک ایرانی قیاق,RT-PCR}, url = {https://arpp.tabrizu.ac.ir/article_5063.html}, eprint = {https://arpp.tabrizu.ac.ir/article_5063_f47374138c99fde0f19988217f1d4f00.pdf} } @article { author = {Hajizadeh, Abasalt and Khakvar, Reza and Sokhand Bashir, Nemat and Bageban, Bahram}, title = {Molecular Detection of Phytoplasma Associated Witches’ Broom Disease of Russian Olive in Some Regions of East Azerbaijan Province}, journal = {Journal of Applied Research in Plant Protection}, volume = {5}, number = {1}, pages = {127-141}, year = {2016}, publisher = {University of Tabriz}, issn = {2383-1855}, eissn = {2717-3178}, doi = {}, abstract = {}, keywords = {}, title_fa = {شناسایی مولکولی فیتوپلاسمای همراه جاروک سنجد از برخی مناطق استان آذربایجان شرقی}, abstract_fa = {چکیده در بازدیدهای سال­های 1391 و 1392 علایم مشابه بیماری­های فیتوپلاسمایی از قبیل زرد شدن برگ­ها، ریزبرگی، کاهش فاصله میان‏گره­ها و جاروک در تعدادی از درختان سنجد در استان آذربایجان­شرقی مشاهده شد. در همین راستا، پس از نمونه‏برداری، از رگبرگ درختان سنجد مشکوک به آلودگی با فیتوپلاسما و از درختان بدون علایم به طور جداگانه DNA کل استخراج گردید. نمونه­های DNA از نظر آلودگی به فیتوپلاسما با آزمون واکنش زنجیره ای پلی‏مراز (PCR) مستقیم و آزمون  PCRدو مرحله­ای (Nested-PCR) مورد بررسی قرار گرفتند و قطعات مورد انتظار به ترتیب با اندازه­­های تقریبی 1600 و 1200جفت باز از 14 نمونه دارای علایم بیماری تکثیر شد در حالی که قطعه‏ای از نمونه­های سالم درPCR  تکثیر نیافت. به منظور تعیین جایگاه فیلوژنتیکی، محصول PCR یکی از نمونه­های مثبت تعیین ترادف شد. جستجو در بانک جهانی ژن و آنالیز فیلوژنتیکی نشان داد که ترادف به دست آمده با فیتوپلاسماهای گروه زردی مینا (16SrI) طبقه‏بندی می‏شود. بر اساس علائم بیماری، تکثیر قطعه­ی مورد انتظار در آزمون PCR و آنالیز فیلوژنتیکی، بیماری جاروک سنجد در استان آذربایجان شرقی ماهیت فیتوپلاسمایی دارد و فیتوپلاسمای همراه متعلق به گروه RNA ریبوزومی 16SrI می باشد. این اولین گزارش از وجود بیماری­ جاروک سنجد از استان آذربایجان­شرقی می­باشد. }, keywords_fa = {واژه­ های کلیدی: جاروک,زردی مینا,سنجد,فیتوپلاسما}, url = {https://arpp.tabrizu.ac.ir/article_5064.html}, eprint = {https://arpp.tabrizu.ac.ir/article_5064_3f3b04216505398a20d9663247b90c55.pdf} } @article { author = {Lghvani, Mayam and Arzanlo, Mehdi and Babaeiahri, Asadollah}, title = {Identification of Monilinia Species Associated with Brown Rot Disease of Stone Fruit Trees in West Azarbaijan Province of Iran, Based on Morphological and Molecular Characteristics}, journal = {Journal of Applied Research in Plant Protection}, volume = {5}, number = {1}, pages = {143-157}, year = {2016}, publisher = {University of Tabriz}, issn = {2383-1855}, eissn = {2717-3178}, doi = {}, abstract = {}, keywords = {}, title_fa = {شناسایی گونه های Monilinia مرتبط با پوسیدگی قهوه ای درختان میوه ی هسته دار در استان آذربایجان غربی بر اساس ویژگی های ریخت شناختی و مولکولی}, abstract_fa = {چکیده تحقیق حاضر با هدف شناساییگونه­های Monilinia دخیل در بیماری پوسیدگی قهوه­ای میوه­ی درختان میوه هسته­دار در استان آذربایجان­غربی انجام شد. بدین منظور طی سالهای 93-1392 از درختان میوه­ی هسته­دار با علایم بیماری پوسیدگی قهوه­­ای نمونه­برداری شد.  شناسایی جدایه­های بدست­آمده بر مبنای ویژگی­های ریخت­شناختی پرگنه و ویژگی­های کنیدیوم روی محیط­های کشت PDA،MEAوCHA صورت گرفت. در طی این تحقیق 89 جدایه Monilinia از درختان میوه­ی هسته­دار جداسازی گردید. براساس نتایج حاصل از مقایسه­ی داده­های ریخت­شناختی و مقایسه آنها با مشخصات جدایه­های مرجع سه گونه­ی M. laxa، M. fructigena و M. fructicola، تمامی جدایه­های بررسی شده در این تحقیق M. laxa شناسایی شدند. هویت جدایه­ها بر اساس توالی ناحیه­ی ITS-rDNA جدایه­ی منتخب تایید گردید. در تبارنمای ترسیم شده براساس داده­های توالی ناحیه­ی ITS جدایه­ی منتخب همراه با توالی­های جدایه­های گونه­ی M. laxa در یک خوشه قرارگرفت. تلاش­های انجام­گرفته جهت القاء مرحله­ی جنسی و تولید آپوتسیوم در شرایط آزمایشگاه ناموفق بود.}, keywords_fa = {واژ­ه ­های کلیدی: سوختگی شکوفه و سرشاخه,مومیایی,گل­سرخیان}, url = {https://arpp.tabrizu.ac.ir/article_5065.html}, eprint = {https://arpp.tabrizu.ac.ir/article_5065_c3c9a7127b630cf20eb198a7739ff2d8.pdf} } @article { author = {Arianpour, Azin and Sadrvi, Mehdi and Taghavi, Sied Mohsen}, title = {Biological Control of Wheat Take-all Disease with Native Isolates of Pseudomonas fluorescens and Trichoderma harzianum from Fars Province}, journal = {Journal of Applied Research in Plant Protection}, volume = {5}, number = {1}, pages = {159-168}, year = {2016}, publisher = {University of Tabriz}, issn = {2383-1855}, eissn = {2717-3178}, doi = {}, abstract = {}, keywords = {}, title_fa = {مهار زیستی بیماری پاخوره گندم با جدایه های بومی استان فارس Pseudomonas fluorescens و Trichoderma harzianum}, abstract_fa = {چکیده پاخوره ناشی از Gaeumanomyces  graminis  var. tritici  از بیماری­های مهم گندم در استان فارس است. پنج جدایه بیمارگر از بوته­های بیمار گندم این استان جداسازی شدند و درجه پرآزاری آن­ها روی رقم الوند آزمایش شد. برای یافتن روش مهارزیستی بیماری، ابتدا توانایی بازدارندگی از رشد پرگنه جدایه­های بیمارگر توسط جدایه­های بومی باکتریPseudomonas fluorescens  و قارچ­های Trichoderma harzianum  و T.  virens در کشت متقابل در شرایط آزمایشگاهی آزموده شد. سپس تاثیر مایه­زنی سه جدایه برتر باکتری و دو جدایه T.  harzianum  به دو روش تیمار بذر و خاک در مهار بیماری ناشی از جدایه پرآزارتر بیمارگر در شرایط گلخانه آزمایش شد. در آزمون کشت متقابل، همه ریزسازواره­ها توانایی بازدارندگی معنی­دار از رشد پرگنه جدایه­های بیمارگر را نشان دادند. در شرایط گلخانه نیز جدایه­های باکتری با هر دو روش مایه­زنی و جدایه­های T.  harzianum به روش تیمار بذر بیشترین تاثیر را در کاهش بیماری داشتند، بنابراین امکان کاربرد آن­ها برای مهار زیستی این بیماری وجود دارد. توانایی جدایه­های بومی استان فارس این باکتری و قارچ در مهارزیستی بیماری پاخوره گندم برای نخستین بار گزارش می­شود. }, keywords_fa = {واژه­ های کلیدی: پاخوره,گندم,فارس}, url = {https://arpp.tabrizu.ac.ir/article_5066.html}, eprint = {https://arpp.tabrizu.ac.ir/article_5066_49c6252d920073b914a5838966a63f63.pdf} } @article { author = {Mohamadi, Davod and Farshbaf Pourabad, Reza and Rashidi, Mohamad Reza and Mohammadi, Seidaboghasem}, title = {Inhibitory Effect of Goebelia alopecuroides L. and Vicia ervilia L. Extracts on Cotton Bollworm, Helicoverpa armigera Hb., Digestive Trypsin and Chymotrypsin Activity}, journal = {Journal of Applied Research in Plant Protection}, volume = {5}, number = {1}, pages = {171-182}, year = {2016}, publisher = {University of Tabriz}, issn = {2383-1855}, eissn = {2717-3178}, doi = {}, abstract = {}, keywords = {}, title_fa = {اثر مهارکنندگی عصاره‌های گیاهی تلخ بیان Goebelia alopecuroides L. و گاودانه Vicia ervilia L. بر فعالیت تریپسین و کیموتریپسین گوارشی کرم غوزه ی پنبه Helicoverpa armigera Hb.}, abstract_fa = {چکیده در گیاهان طی تکامل ترکیبات متعددی برای مقابله با گیاه­خواران تولید شده‌است. اختلال در سیستم گوارشی حشرات با استفاده از مهارکننده­های گیاهی آنزیم­های گوارشی، یکی از روش­های موثر مدیریت آفات به شمار می­رود. در این مطالعه تاثیر عصاره­ی تام و فراکسیون­های مختلف بذر گیاهان تلخ­بیان و گاودانه بر فعالیت پروتئولیتیک سیستم گوارشی کرم غوزه­ی پنبه مورد بررسی قرار گرفت. عصاره­ی تام تلخ‌بیان در مهار پروتئاز گوارشی کرم غوزه­ی پنبه موثرتر از گاودانه  بود. همچنین عصاره­ی تام تلخ‌بیان، تریپسین و کیموتریپسین گاوی و گوارشی حشره‌ مورد مطالعه را بیش از عصاره­ی گاودانه مهارکرد. عصاره­ی تام گاودانه در مهار کیموتریپسین موثرتر عمل کرد. فراکسیون (80-70 درصد) تلخ‌بیان بیشترین اثر مهارکنندگی را بر پروتئاز کرم غوزه­ی پنبه و تریپسین گاوی داشت. فراکسیون اول گاودانه پروتئاز تام گوارشی را بیشتر از سایر فراکسیون‌ها مهار کرد. فراکسیون اول (20- صفر درصد) عصاره­ی بذر هر دو گیاه در مقایسه با سایر فراکسیون‌ها، تریپسین کرم غوزه­ی پنبه را بیشتر مهار کرد. فراکسیون چهارم (70-60 درصد) تلخ‌بیان و سوم (60-40 درصد) گاودانه در مهار فعالیت کیموتریپسین کرم غوزه­ی پنبه موثرتر از سایر فراکسیون‌ها عمل نمودند. مقایسه­ی‌ تاثیر عصاره­ی تام گیاهان تلخ‌بیان و گاودانه بر پروتئاز تام گوارشی دو جمعیت مزرعه‌ای و آزمایشگاهی کرم غوزه­ی پنبه نشان داد که با اختلاف غیرمعنی‌دار، جمعیت مزرعه‌ای بیش از جمعیت آزمایشگاهی تحت تاثیر قرار گرفت.  }, keywords_fa = {واژه­ های کلیدی: پروتئاز تام,تریپسین,تلخ­بیان,گاودانه,کرم غوزه­ی پنبه,کیموتریپسین}, url = {https://arpp.tabrizu.ac.ir/article_5067.html}, eprint = {https://arpp.tabrizu.ac.ir/article_5067_c336e3c89c2f66fc4dd809c77661d701.pdf} } @article { author = {aghmolaei, akram and nasroullahnejad, saeid and mostafavi neshabouri, farveh sadat}, title = {Identification and Detection of Potato Virus Y Strains Using TAS-ELISA and RT-PCR from Pepper Fields in Golestan Province}, journal = {Journal of Applied Research in Plant Protection}, volume = {5}, number = {1}, pages = {183-193}, year = {2016}, publisher = {University of Tabriz}, issn = {2383-1855}, eissn = {2717-3178}, doi = {}, abstract = {}, keywords = {}, title_fa = {ردیابی و تعیین استرین ویروس وای سیب زمینی به روش تاس الایزا و آرتی پی سی آر از مزارع فلفل استان گلستان}, abstract_fa = {چکیده ویروس وای سیب­زمینی (Potato virus Y, PVY) یکی از ویروس­های مخرب گیاهان تیره­ی سولاناسه می­باشد که در استان گلستان از سیب­زمینی و توتون گزارش شده ­است، اما در خصوص وجود آن در مزارع فلفل استان تاکنون بررسی صورت نگرفته است. با توجه به اهمیت فلفل به عنوان یکی از میزبان­های مهم PVY و کشت محصولات تیره­ی سولاناسه در مجاورت یکدیگر، آگاهی از وجود این ویروس در فلفل، حائز اهمیت می­باشد. در این بررسی تعداد 80 نمونه­ی برگی با علائم موزائیک، پیسک، کوتولگی و بدشکلی از مزارع فلفل استان جمع­آوری گردید و آلودگی آن­ها با استفاده از آنتی­بادی پلی­کلونال PVY در آزمون سرولوژیکی TAS-ELISA بررسی شد. از مجموع 80 نمونه­ی فلفل، 10 نمونه از دو منطقه گرگان ودلند واکنش مثبت نشان دادند که عصاره­ی دو نمونه­ی آلوده از این دو منطقه به روش مکانیکی به گیاه محک توتون رقم سامسون مایه­زنی شد. پس از دو هفته علائم موزائیک، نکروز وکلروز در نمونه­های تلقیح شده ظاهر گردید. آلودگی گیاهان محک به  PVYبا استفاده از آنتی­بادی­های مونوکلونال  PVYC،PVYO وPVYN در آزمون الایزا مورد بررسی قرار گرفت. طبق نتایج بدست آمده، نمونه­ی دلند با آنتی­بادی مونوکلونال ویژه استرین C و نمونه­ی گرگان با استرین  NوO عکس­العمل نشان دادند. نتایج حاصل از آزمون RT-PCR  با استفاده از آغازگرهای عمومی و اختصاصی ژن پروتئین پوششی PVY، آلودگی نمونه­­ها به PVY را اثبات نمود. این اولین گزارش از آلودگی مزارع فلفل استان گلستان به  PVYمی­باشد.}, keywords_fa = {واژه ­های کلیدی: ویروس وای سیب­زمینی,فلفل,گیاه محک,TAS-ELISA,RT-RCR}, url = {https://arpp.tabrizu.ac.ir/article_5068.html}, eprint = {https://arpp.tabrizu.ac.ir/article_5068_5b6aed38fd78b77ca7913647a8b1de25.pdf} } @article { author = {Amini, Rahman and Abrinbana, Masoud}, title = {Resistance of Some Botrytis cinerea Isolates to Fungicides Benomyl, Iprodione and Fenhexamid in West Azarbaijan Province}, journal = {Journal of Applied Research in Plant Protection}, volume = {5}, number = {1}, pages = {195-207}, year = {2016}, publisher = {University of Tabriz}, issn = {2383-1855}, eissn = {2717-3178}, doi = {}, abstract = {}, keywords = {}, title_fa = {مقاومت برخی جدایه های Botrytis cinerea نسبت به قارچکش های بنومیل، ایپرودیون و فن هگزامید در استان آذربایجان غربی}, abstract_fa = {چکیده بیماری کپک خاکستری که عامل آن قارچ Botrytis cinerea می­باشد، از بیماری­های مهم انگور در سراسر دنیا به شمار می­رود. با اینکه این بیماری در سال­های اخیر در استان آذربایجان غربی اهمیت یافته است و خسارت­های قابل توجهی را به این محصول مهم وارد می­کند، ولی تاکنون هیچ قارچ­کشی برای کنترلآن ثبت نشده است. در این تحقیق حساسیت 103 جدایه این قارچ که از تاکستان­های مناطق مختلف استان جداسازی گردیده بود، نسبت به قارچ­کش­های بنومیل، ایپرودیون و فن­هگزامید در شرایط درون­شیشه­ای و با استفاده از دز متمایز کننده قارچ­کش­ها، مورد بررسی گرفت. نتایج بررسی­ها نشان داد که جدایه­های مقاوم به بنومیل و ایپرودیون در سطح وسیعی در نواحی مورد مطالعه وجود دارند به طوری که بجز سلماس که جدایه­های مقاوم به بنومیل وجود نداشت، جدایه­های مقاوم به قارچ­کش­ها با درصدهای متفاوت در سایر مناطق ردیابی شدند. جدایه­های مقاوم به فن­هگزامید با فراوانی کم در شش منطقه نمونه­برداری شناسایی گردید. جدایه­هایی با مقاومت چندگانه نسبت به دو قارچ­کش نیز در در مناطق مورد بررسی پراکنده بودند. به نظر می­رسد سمپاشی­هایی که با بنومیل و ایپرودیون و یا با قارچ­کش­هایی با نحوه اثر مشابه و به منظور کنترل سایر بیماری­ها در انگور انجام گرفته است، منجر به گزینش جدایه­های مقاوم B. cinerea به عنوان بیمارگر غیرهدف و افزایش فراوانی آنها شده است. نتایج نشان داد که استفاده از بنومیل و ایپرودیون یا قارچ­کش­های با نحوه اثر مشابه در کنترل بیماری در اغلب مناطق استان غیرموثر و فن­هگزامید در صورتی که به ثبت برسد و مورد استفاده قرار گیرد، موثر خواهد بود.}, keywords_fa = {واژه­ های کلیدی: انگور,کپک خاکستری,قارچ­کش,مقاومت به قارچ­کش,مقاومت چندگانه}, url = {https://arpp.tabrizu.ac.ir/article_5069.html}, eprint = {https://arpp.tabrizu.ac.ir/article_5069_27e7edb4d79bd0ad47d25b2bf05ff0ab.pdf} } @article { author = {Talepour, Fatemeh and Raskeki, Mariam and Shivani, Asghar}, title = {Survey of Interaction Among Entomopathogen Fungus, Metarhizium anisopliae, the Aphid, Myzus persicae and Its Host Plant Canola}, journal = {Journal of Applied Research in Plant Protection}, volume = {5}, number = {1}, pages = {209-216}, year = {2016}, publisher = {University of Tabriz}, issn = {2383-1855}, eissn = {2717-3178}, doi = {}, abstract = {}, keywords = {}, title_fa = {بررسی برهمکنش میان قارچ بیمارگر Metarhizium anisopliae، شته Myzus persicae و میزبان گیاهی آن کلزا}, abstract_fa = {چکیده اثر غلظت های مختلف جدایه EUT115 قارچ Metarhizium anisopliae به همراه شاهد، بر مراحل مختلف رشدی شته‌ی سبز هلو Myzus persicae، روی سه ژنوتیپگیاه کلزا Brassica napus، در شرایط آزمایشگاهی مورد بررسی قرار گرفت. تعداد 30 شته از هر مرحله‌ی رشدی با قارچ تیمار و به تشتک های پتری حاوی دیسک‌های برگی روی آب- آگار 2 درصد منتقل شد. مرگ و میر شته ها به صو­رت روزانه تا 14 روز پس از شروع آزمایش ثبت شد. بر اساس نتایج، بیشترین مرگ و میر شته‌ی سبز هلو، پس از 7 روز روی ژنوتیپ RGS003 (44/0±47/5) و کم ترین مقدار آن در ژنوتیپزرفام (45/0±97/4) به دست آمد که بین این دو ژنوتیپاختلاف معنی‌دار مشاهده شد. بیشترین مرگ و میر در بین مراحل مختلف رشدی در حشرات بالغ اتفاق افتاد و 65/0 ± 64/7 و 50/0 ± 28/8 شته به ترتیب 7 و 14 روز پس از شروع آزمایش محاسبه شد و در بین غلظت های مختلف قارچ، غلظت 107 کنیدی در میلی­لیتراز قارچ، موجب بیشترین مرگ و میر پس از 7 (24/0 ± 38/8 شته) و 14 (12/0 ± 60/ 9 شته) روز شد. نتایج نشان داد که غلظت قارچ و مرحله‌ی رشدی شته اثر متقابل بر یکدیگر دارند. پیشنهاد می شود برای کنترل آلودگی های شدید در مزارع کلزا توسط شته‌ی سبز هلو، از ژنوتیپRGS003 و غلظت 107کنیدی در میلی­لیتر از قارچ استفاده شود. میانگین مرگ و میر شته، با افزایش زمان از شروع پاشش قارچ بیمارگر، افزایش یافت که نشان دهندۀ اهمیت اجساد شته حاوی اسپور قارچ به عنوان منبع آلودگی در محیط اطراف می باشد. }, keywords_fa = {واژه­ های کلیدی: جدایه,کنیدی,مرحله رشدی,مرگ و میر}, url = {https://arpp.tabrizu.ac.ir/article_5070.html}, eprint = {https://arpp.tabrizu.ac.ir/article_5070_4bbd9dd54f012bb810eb842dc44e6d03.pdf} } @article { author = {Alizadeh, Saeideh and Emaratpardaz, Javid and Khosh ghalb, Hassan}, title = {Extending Shelf-life of Peach by Using Biocontrol Agents Including two Isolates of Aureobasidium pullulans}, journal = {Journal of Applied Research in Plant Protection}, volume = {5}, number = {1}, pages = {217-227}, year = {2016}, publisher = {University of Tabriz}, issn = {2383-1855}, eissn = {2717-3178}, doi = {}, abstract = {}, keywords = {}, title_fa = {افزایش عمر پس از برداشت میوه ی هلو توسط عوامل کنترل زیستی شامل دو جدایه Aureobasidium pullulans}, abstract_fa = {چکیده با توجه به ضایعات بالای پس از برداشت میوه­ی هلو و محدودیت استفاده از قارچکش­های شیمیایی، ارائه راهکارهای مناسب جهت کنترل عوامل بیماریزای پس از برداشت از ضرورت برخوردار است. ترکیبات طبیعی دارای خواص ضد قارچی و ضد میکروبی می‌توانند جهت افزایش عمر انبارمانی میوه‌های مختلف مورد استفاده قرار گیرند. با توجه به این که بیماری پوسیدگی ریزوپوسی ناشی از stolonifer Rhizopus، یکی از عوامل اصلی پوسیدگی میوه‌ی هلو در مراحل مختلف پس از برداشت است، در این تحقیق اثر آنتاگونیستی دو سویه L1 و L8 مخمر pullulans Aureobasidium بر قارچ R. stolonifera بر روی میوه­ی هلو در غلظت­های مختلف سوسپانسیون مخمر (108، 107 و 106 سلول در هر میلی­لیتر) و همچنین حالت­های مختلف استفاده از این مخمر (شسته شده (WC)، فیلتر شده (FC) و اتوکلاو شده (AC) در دمای 20 درجه­ی سانتیگراد مورد بررسی قرار گرفت. نتایج به‌دست آمده نشان داد که فقط در حالت سلول­های شسته شده، هر دو جدایه­ی مخمر به‌طورمعنی‌داری پوسیدگی ریزوپوسی میوه­ی هلو را کنترل کردند. بین غلظت­های مختلف به‌کار رفته، بالاترین غلظت (108) هر دو مخمر، بیشترین میزان کنترل پوسیدگی ریزوپوسی را بر روی میوه‌های هلو نشان داد.  }, keywords_fa = {واژه­ های کلیدی: آنتاگونیست,بیماری­های پس از برداشت,هلو,Rhizopus stolonifer}, url = {https://arpp.tabrizu.ac.ir/article_5071.html}, eprint = {https://arpp.tabrizu.ac.ir/article_5071_1bfa4692b55253c60e704e1f65aa8ddd.pdf} } @article { author = {Nori Ghonblani, Ghadir and Taghizadeh, Akram and Rafiee, Hoshang}, title = {Effects of Essential Oils of Satureja hortensis L., Artemisia dracunculus L. and Thymus vulgaris L. on Nutritional Indices of the Colorado Potato Beetle, Leptinotarsa decemlineata (Say) (Col: Chrysomelidae)}, journal = {Journal of Applied Research in Plant Protection}, volume = {5}, number = {1}, pages = {229-243}, year = {2016}, publisher = {University of Tabriz}, issn = {2383-1855}, eissn = {2717-3178}, doi = {}, abstract = {}, keywords = {}, title_fa = {تاثیر اسانس های گیاهان دارویی مرزه، L. Satureja hortensis، ترخون، Artemisia dracunculus L. و آویشن باغی، Thymus vulgaris L. بر شاخص های تغذیه ای سوسک کلرادوی سیب زمینی، Leptinotarsa decemlineata (Say) (Coleoptera: Chrysomelidae)}, abstract_fa = {چکیده سیب­زمینی،Solanum tuberosum L. ، یکی از محصولات کشاورزی بسیار مهم در جهان می­باشد. این محصول مورد حمله آفات مختلفی از جمله سوسک کلرادوی سیب­زمینی، Leptinotarsa decemlineata (Say)، قرار می­گیرد. با توجه به این­که خاصیت حشره­کشی و ضد تغذیه­ای بعضی از ترکیبات گیاهی روی آفات متعددی به اثبات رسیده است، لذا در این تحقیق تاثیر اسانس سه گیاه داروییمرزه، L. Satureja hortensis، ترخون، Artemisia dracunculus L.  و آویشن باغی، Thymus vulgaris L. بر شاخص­های تغذیه­ای سوسک کلرادوی سیب­زمینی مورد بررسی قرار گرفت. آزمایش­ها در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تیمار (سه اسانس گیاهی) و چهار غلظت (در لارو سن دوم و سوم 4، 6، 8 و10 پی‌پی‌ام و در لارو سن چهارم و حشرات کامل 10، 12، 14 و 16 پی‌پی‌ام) و با 15 تکرار در اتاقک رشد تنظیم شده در دمای1±25 درجه سلسیوس، رطوبت نسبی 5±65 درصد و دوره نوری 16 ساعت روشنایی و 8 ساعت تاریکی انجام گرفت. اسانس­های مورد بررسی روی شاخص­های تغذیه­ای لاروهای سنین دوم، سوم، چهارم و حشرات کامل سوسک کلرادوی سیب­زمینی اثر مطلوبی داشتند، ولی اسانس مرزه در تمامی غلظت­های مورد بررسی نرخ رشد نسبی، نرخ مصرف نسبی، کارایی تبدیل غذای خورده شده مراحل لاروی و حشره کامل سوسک کلرادوی سیب­زمینی را در مقایسه با اسانس دو گیاه دیگر به طور معنی­داری بیشتر کاهش داد و تاثیرمنفی بیشتری بر شاخص تغذیه­ای مراحل رشدی داشته است. بنابراین، اگر بتوان اسانس گیاه مرزه را به روشی فرموله کرده ودوام آن را در مزرعه افزایش داد می­توان از آن در کنترل سوسک کلرادوی سیب­زمینی استفاده نمود.}, keywords_fa = {واژه­ های کلیدی: سوسک کلرادوی سیب­ زمینی,اسانس­های گیاهی,شاخص­های تغذیه ­ای}, url = {https://arpp.tabrizu.ac.ir/article_5072.html}, eprint = {https://arpp.tabrizu.ac.ir/article_5072_3d0c9bd941b5599a9a6ad1ddab6c4b1c.pdf} }